انتظار یار

بایگانی
پیوندها
آخرین نظرات
  • ۱۶ خرداد ۹۴، ۱۹:۳۵ - ( ◕ ‿ ◕ ) ابوالفضل حافظی ( ◕ ‿ ◕ )
    خدا را شکر

۲۰ مطلب در آذر ۱۳۹۱ ثبت شده است

پنجشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۱، ۰۶:۴۹ ب.ظ

کلیپی پر معنا (اشعار زیبای مهدوی)

                                          دانلود کلیپ شعر مهدوی

در این کلیپ اشعار بسیار زیبایی از امام زمان پخش می شود.

لینک دانلود                        زمان:  ۵:۱۵

لینک کمکی                      حجم: ۶.۵ مگابایت        

لینک کمکی

به امید ظهور


,
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۱ ، ۱۸:۴۹
محمد جواد ...

وعده خداوند نسبت به تسلط و چیرگى بر یهودیان

برگرفته از کتاب : عصر ظهور

خداوند متعال در قران کریم میفرماید:

((پروردگار تو اعلام مى دارد ،کسانى را بر یهودیان چیره خواهد کرد که تا روز قیامت ،آنان را مجازات و شکنجه خواهند نمود و خداست که زود مجازات نموده و هم اوست آمرزگار و بخشنده ، و از جمله مجازات خداوند این است که آنان را پراکنده و گروه گروه در زمین قرار داده بعضى از آنان نیکوکار و برخى نابکارند و آنان را با خوبى و بدى آزمایش کردیم ، شاید توبه نموده و به راه حق و هدایت باز گردند.))

معنى این دو آیه شریفه این است که : خداوند اعلان و مقدر فرموده که بزودى کسى را بر یهودیان مسلط مى گرداند که تا روز رستاخیز آنان را مجازات و شکنجه دهد، او (خداى ) بسرعت مجازات نموده و هم اوست آمرزنده مهربان ، از جمله مجازاتهاى خداوند درباره یهودیان این است که آنها را در روى زمین پراکنده و دسته دسته مى گرداند، گروهى از آنان نیکوکار و گروهى بدکارند و آنها را به وسیله خوبى و بدى آزمایش مى کند شاید توبه نموده و هدایت گردند.

ما اجراى این وعده الهى را در کیفر یهودیان ، در تمام دورانهاى تاریخى آنان به استثناى دوران حکومت پیامبرانى چون موسى و یوشع و داود و سلیمان علیهم السلام مشاهده مى کنیم و خداوند اقوام و ملتهاى مختلفى را بر آنها مسلط گردانید که آنان را شکنجه و مجازاتى دردناک نمودند.

گاهى عنوان مى شود: آرى ، پادشاهان مصر و بابل و یونان و فارس و روم و دیگران بودند که بر یهودیان تسلط یافته و آنان را مجازات سختى چشاندند اما مسلمانان چنان رفتارى با آنها ننموده ، بلکه تنها بر نیروهاى نظامى آنها پیروز گشتند و سپس زندگى در سایه دولت اسلامى را از آنان پذیرفتند، که با برخوردارى از آزادى و حقوق خود در قوانین اسلامى ، جزیه بپردازند.

اما پاسخ : اینکه آنها را بدترین عذاب چشانیدند، به این معنى نیست که پیوسته آنها را کشته و یا آواره و زندانى نمودند، آن چنانکه بیشتر حکومتهایى که پیش از اسلام بر آنان تسلط یافتند، این گونه عمل کردند، بلکه به این معنى است که آنها از لحاظ نظامى ، سیاسى ، تسلیم آن حکومتى گردیدند که خداوند بر آنان مسلط ساخت اگر چه مسلمانان در آزار و کیفر یهودیان ، از دیگران ملایم تر بودند، اما مصداق تسلط بر یهودیان ، و کیفر نمودن آنان مى باشند.

و گاهى نیز گفته مى شود: بلى تاریخ یهودیان تطبیق این وعده خدا را بر آنها گواهى مى دهد ولى در عصر حاضر که یک و یا حداقل نیم قرن برآنها سپرى گفته ، کسى که آنان را مجازات و کیفر دهد بر آنان مسلط نشده ، بلکه آنان بیش از نیم قرن است یعنى از سال 1936 م . بدترین شکنجه ها را در فلسطین و دیگر مناطق به مسلمانان روا مى دارند! این قضیه را چگونه مى توان تحلیل نمود؟

پاسخ این است که : این دوره از تاریخ زندگى یهودیان جدا به حساب مى آید، زیرا این همان دوره بازگشت قدرت آنهاست که خداوند در سوره اسراء به آنان وعده فرموده است ؛ ((سپس پیروزى شما را بر کسانى که آنان را علیه شما برانگیختم برگردانده و به شما اموال و فرزندانى را عطا کرده ، و شما را از یارانى بیش از تعداد آنان برخوردار نمودیم تا با همکارى شما بر ضد آنها بستیزند. )) بنابراین ، این دوره خارج از وعده کلى تسلط بر آنهاست تا اینکه وقت کیفر و مجازات دوم بدست مسلمانان فرا رسد.

در این زمینه روایات زیادى از امامان علیهم السلام رسیده که این وعده الهى نیز بدست مسلمانان انجام مى پذیرد، در همین خصوص صاحب مجمع البیان ، در تفسیر آیه یاد شده ، اتفاق نظر مفسران را بر این معنى بیان کرده و فرموده مراد از آن نزد تمام مفسرین ، امت پیامبر اسلام حضرت محمد (صلى الله علیه وآله) مى باشد، و همین معنى از امام باقر (علیه السلام) نقل شده ، و على بن ابراهیم قمى ، در تفسیر خود آن را از ابى الجارود، از امام باقر (علیه السلام) نقل نموده است .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۱ ، ۱۸:۲۴
محمد جواد ...

                                         یهودیان و نقش آنان در دوران ظهور

مقدمه:

برگرفته از کتاب : عصر ظهور

اگر پیرامون نقش یهودیان در آخرالزمان و عصر ظهور حضرت مهدى (علیه السلام)، جز آیه هاى نخستین سوره بنى اسرائیل چیزى در اختیار ما نبود، همان کافى بود، زیرا این آیات در عین خلاصه بودن ، وحى الهى بوده و به گونه اى رسا و گویا، شمه اى از تاریخ و سرگذشت آنها را بیان کرده و به نحو معجزه آسا و با دقت ، آینده آنها را روشن مى سازد. علاوه بر این آیه ها و آیات دیگر، تعدادى روایات وجود دارد که پاره اى از آنها مربوط به تفسیر آیات ، و برخى دیگر پیرامون وضع یهودیان در عصر ظهور و انقلاب حضرت مهدى (علیه السلام) مى باشد، که پس از تفسیر آیات به بیان آنها مى پردازیم .

                                     وعده الهى نسبت به نابودى یهودیان 

برگرفته از کتاب : عصر ظهور

((منزه و پاک است آنکه یک شب ، بنده اش را به سفر شبانه برد از مسجد الحرام به مسجد اقصى که مبارک گردانیم (برکت دادیم ) پیرامونش ‍ را تا از نشانه هاى خود به او نشان دهیم بدرستى که او شنوا و بیناست . و به موسى تورات را داده و او را هدایت گر فرزندان یعقوب (بنى اسرائیل ) گردانیدیم ، که غیر از من سرپرستى را نپذیرند. فرزندان کسى را که با نوح حمل نمودیم ، که او بنده اى شکرگزار بود.))

((ما در تورات حکم در انقراض بنى اسرائیل نمودیم زیرا شما (بنى اسرائیل ) در زمین دو بار فساد نمودید و بر دیگر فخر و بزرگى بسیار خواهید نمود.))

یعنى ما در توراتى که بر آنان فرو فرستادیم حکم قطعى به انقراض آنها کردیم شما بزودى از راه راست منحرف شده و دوباره در جامعه تبهکارى مى کنید، چه اینکه بزودى بر دیگران فخر و برترى جوئى بسیار مى نمائید.

((وقتى که هنگام کیفر اولین فساد فرا رسد بندگانى را از ناحیه خود که توانمند و ستبر مى باشند جهت سرکوبى شما فرستادیم ، در میان خانه ها به جستجوى خانه به خانه پرداختند و این وعده اى قطعى بود.))

زمانیکه وقت مجازات شما بر نخستین تبهکارى خودتان رسید بندگانى را از اطراف خود که داراى صلابت مى باشند بسوى تان فرستادیم تا شما را گوشمالى سخت بدهند آنان میان خانه ها به جستجوى خانه به خانه پرداختند و این وعده اى حتمى است .

((آنگاه پیروزى را براى شما، بر آنان گرداندیم و شما را با ثروتها و پسران یارى نمودیم و تعداد شما را بیش از آنان قرار دادیم .))

سپس پیروزى را براى شما بر کسانى که آنها را علیه شما برانگیختیم برگرداندیم و به شما ثروت ها و فرزندانى را عطا کردیم و شما را از یاوران بیشترى برخوردار نمودیم که به کمک شما علیه آنان بستیزند.

((اگر خوبى کردید، خوبى به خود نموده اید و اگر بدى کردید به خود بدى نموده اید و هنگامى که وعده بار دوم بیاید چهره هاى شما را ناخوش دارند و وارد مسجد اقصى گردند همانگونه که نخستین بار داخل شدند و آنچه را که برتر آمده نابود کنند نابود کردنى .))

و آنگاه وضع شما مدتى بدین گونه ادامه داشته و چنانچه توبه نموده و بواسطه نعمتهایى که از ثروتها و اولاد به شما بخشیدیم ، نیک عمل نمودید به سود خودتان بوده و اگر به بدى و طغیان و خود بزرگ بینى پرداختید فرجام بد آن ، مربوط به خودتان خواهد بود، اما شما بزودى نه تنها عمل نیک ننموده بلکه به اعمال بد دست مى یازید، ما شما را مهلت مى دهیم تا زمانى که وقت مجازات و کیفر شما بر دومین فسادتان فرا رسد، آنگاه فرستادگانى را از ناحیه خودمان که بمراتب سخت تر از مرحله اول رفتار مى نمایند، مى فرستیم بلا و گرفتارى را که ناخوش دارید به ارمغان شما بیاورند و سپس فاتحانه وارد مسجد اقصى گردیده به همان سان که در زمان تعقیب و جستجوى دشمن در منازل شما در مرحله اول ، وارد گردیده و برترى جویى و فساد گرائى شما را به نابودى کشاندند.

((شاید پروردگار شما بر شما رحم نموده و اگر باز گردید باز گردیم و ما دوزخ را تنگنائى براى کافران قرار دادیم .))

شاید پروردگارتان شما را بعد از دومین کیفر با رحمت خویش ببخشاید و چنانچه بعد از کیفر دوم ، بازگشت به انحراف نمودید، ما نیز مجازات شما را از سر خواهیم گرفت و شما را در تنگناى دنیوى قرار داده و در آخرت دوزخ را زندان و حصارى بر شما قرار خواهیم داد.

نخستین نتیجه اى که از آیات قرآن کریم استفاده مى شود این است که : تاریخ یهودیان بعد از موسى تا پایان زندگانى آنها بدین صورت خلاصه مى شود که آنها در جامعه فساد نموده تا آن هنگام مجازات شان فرا رسد، و خداوند افرادى را از ناحیه خود برمى انگیزد که بر آنان چیره خواهند شد سپس ‍ خداوند بنابر مصلحت هایى یهودیان را بر آنان پیروز مى گرداند و اموال و اولاد به آنها عطا نموده ، و طرفدارانشان را در جهان بیش از آن قوم مى گرداند، اما یهود از این اموال و یاران بهره بردارى صحیح نمى نمایند، بلکه سوء استفاده نموده و بار دوم در روى زمین فساد به بار مى آورند، البته این بار علاوه بر فساد، گرفتارى خوى تکبر و برترى طلبى شده و خویش را بسیار بهتر و برتر از سایر مردم مى پندارند. و زمانى که وقت کیفرشان فرا مى رسد خداوند بار دیگر آن قوم را بر آنان چیره ساخته ، و گوشمالى را در سه مرحله سخت تر از بار اول بر آنان وارد مى سازد.

دومین نتیجه : این است که ، قومى را که خداوند بار اول بر ضد آنان بر مى انگیزد، به آسانى بر آنان چیره مى گردند، و به جستجوى خانه به خانه مى پردازند، آن گاه داخل مسجد اقصى شده و نیروهاى نظامى آنان را متلاشى مى کنند آنگاه خداوند بار دوم آنها را مى فرستد و بر خلاف غلبه یهودیان بر آنها و زیادى یاران و هوادارانشان ، ضربات شدیدترى را در سه نوبت بر آنها وارد مى سازند، که در اولین نوبت ، چهره هاى پلید آنان را آشکار و آنها را رسوا ساخته و چنانکه نخستین بار وارد مسجد اقصى شدند، فاتحانه وارد مسجد مى گردند. و سپس خوى تکبر و برترى جوئى آنان بر ملتها را، پایمال مى کنند.

سؤ ال اساسى که مفسران مطرح مى کنند این است که آیا این دو نوع فساد که یکى همراه با برترى طلبى است پایان یافته و یا آن دو کیفر وعده داده شده بر آنان واقع شده است یا خیر؟

برخى از مفسران بر این عقیده اند که هر دو مورد، انجام شده بدین ترتیب که کیفر فتنه و فساد نخستین بنوخذ نصر (بخت النصر) و مجازات دومین مرحله فساد و تباهى به دست (تیتوس ) رومى انجام پذیرفته است و بعضى دیگر معتقدند که هنوز آن دو کیفر رخ نداده است .

اما نظریه درست این است که : اولین کیفر در برابر نخستین فساد، در صدر اسلام بدست مسلمانان انجام پذیرفته ، و آنگاه که مسلمانان از اسلام فاصله گرفته و دور شدند خداوند یهودیان را بر آنان چیره ساخت ، و در این مرحله نیز براى دومین بار، یهودیان در زمین ایجاد فساد و طغیان نمودند و هرگاه که مسلمانان دوباره به اسلام روى آورند زمان کیفر دوم فرا رسیده و به دست مسلمانان انجام خواهد شد. و بر اساس همین تفسیر از امامان علیهم السلام روایاتى رسیده ، از جمله آنکه ، آن قومى را که خداوند در مرحله دوم علیه یهودیان برمى انگیزد، حضرت مهدى (علیه السلام) و یاران وى اند که اهل قم مى باشند و هم آنان که خداوند آنها را قبل از ظهور حضرت قائم (علیه السلام) برمى انگیزد، در تفسیر عیاشى از امام باقر (علیه السلام) روایت شده که حضرت بعد از آن که آیه شریفه ((بعثنا علیکم عبادا لنا اولى باءس شدید)) را قرائت نمود، فرمود:

((مراد از این آیه حضرت قائم (علیه السلام) و یاران اوست که نیرومند و داراى صلابت مى باشند.))

و نیز در تفسیر نور الثقلین ، از کتاب روضه کافى از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که آن حضرت در تفسیر آیه شریفه فوق فرمود:

((خداوند قبل از خروج حضرت قائم ، قومى را برانگیزد که دشمنى از دشمنان آل محمد (صلى الله علیه وآله) را رها ننموده ، مگر اینکه او را به هلاکت مى رسانند.))

و در کتاب بحارالانوار، از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که وقتى این آیه را قرائت فرمود، عرض کردیم ((فدایت گردیم آنها چه کسانى هستند؟ امام سه بار فرمود: آنان به خدا سوگند اهل قم ، آنان بخدا سوگند اهل قم ، آنان بخدا سوگند اهل قم مى باشند.))(1)

این سه روایت از نظر مراد و مقصود یکسان و هماهنگ بوده و هیچ گونه اختلافى بین آنها وجود ندارد ، زیرا اهل قم یعنى اهل ایران ، همان یاران حضرت مهدى (علیه السلام) هستند که خداوند آنان را براى زمینه سازى ظهور آن بزرگوار بر مى انگیزد و به طورى که روایات دلالت دارد ، به هنگام ظهور تعدادى از اصحاب خاص ایشان در بین آنها وجود دارند . علاوه بر اینکه مقاومت یهودیان در مقابل این مردم و مسلمانان هواداران آنان در چند نوبت انجام مى گیرد ، تا آنکه حضرت مهدى (علیه السلام) ظهور کند که نابودى نهائى یهودیان را به رهبرى وى و بدست با کفایت او ، ارواحنا فداه خواهد بود .

و از مطالبى که دلالت دارد بر اینکه ، دومین کیفر وعده داده شده یهودیان بدست مسلمانان انجام خواهد گرفت ، این است که آن قومى را که خداوند وعده فرمود ، دوبار علیه یهودیان برمى انگیزد، یک امت بوده و صفاتى که براى آنان یاد شده و ویژگیهاى جنگ آنان با یهودیان جز بر مسلمانان تطبیق نمى کند. زیرا پادشاهان مصر و بابل و یونان و ایران و روم و دیگران که بر یهودیان تسلط یافتند با صفت ((عبادالنا)) (بندگان ما) سازگار نیستند وآنگهى طبق بیان آیات بعد از کیفر اول حادثه اى پیش نیامده که یهودیان بر آنان چیره گردند، در حالى که پس از مجازات اول یهودیان ، بدست ما در صدر اسلام ، آنان بر ما غلبه پیدا نمودند، و خداوند آنها را با اموال و فرزندان یارى داد، به گونه اى که افزایش هواداران آنها در جهان بیش از طرفداران مسلمانان گشته و با پشتیبانى ابر قدرتها علیه ما قیام نمودند .و هم آنان هستند که در زمین فساد نموده ، و بر ما و ملتهاى محروم ،برترى طلبى وفخر مى کنند و این مجاهدان و کفرستیزان اسلام هستند که ضربات خود را بر پیکر و چهره کریه آنها وارد مى سازند.

نیز آنچه بر این معنى دلالت دارد و با بررسى تاریخ یهودیان بعد از حضرت موسى (علیه السلام) روشن مى گردد، این است که فساد در زمان گذشته ، و حال یهود تحقق یافته ، اما برترى وعده داده شده آنها تنها در زمان ما بوجود آمده است و همین غلبه آنهاست که در پى آن دومین کیفر وعده داده شده فرا رسیده و آنها را نابود مى سازد.

و این مطلب براى کسانى که مختصرى تاریخ یهودیان را، که به زودى از آن یاد خواهیم نمود، مورد مطالعه قرار دهند، امرى روشن است.


,,
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۱ ، ۰۳:۴۰
محمد جواد ...

سخن گرانبهای آیت الله بهجت در پاسخ به سوال چگونه بفهمیم امام زمان از ما راضی است؟

  همیشه پاسخهای این عالم بزرگوار 

 کوتاه بود اما بسیار تاثیر گذار بود.

زمان:۱۸ثانیه       حجم:  ۷۶کیلوبایت

 

لینک کمکی                                  

لینک کمکی (اسلام دانلود)

لینک دانلود

ضمنا این فایل بسیار کوتاه است و با اینترنت دیال آپ هم قابل دانلود است.

منتظر کلیپ های بعدی ما باشید

              به امید ظهور


,,,
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۱ ، ۱۷:۱۱
محمد جواد ...
پنجشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۱، ۰۵:۴۵ ب.ظ

وقایع و اتفاقات ظهور(بخش سوم)

برگرفته از کتاب : عصر ظهور

به نظر ما منظور از ترکها در روایات جنبش خجسته ظهور حضرت ، روس ها و اطرافیان آنان از ملتهاى اروپاى شرقى هستند، آنان گر چه از لحاظ تاریخى مسیحى اند و از ملتهاى مستعمره امپراطورى روم بشمار مى روند، تا جائى که مدعى وراثت آنها شده ، و شاهان خود را مانند آلمانى ها و غیر آنها، قیصر (سزار) نامیده اند لیکن آنان اولا: از قبیله هاى گوناگون منطقه شرق آسیا اروپا هستند که در زبان روایات و تاریخ ، به ((قبیله ها و ملتهاى ترک )) نامیده شده اند، و این نام علاوه بر ترکهاى ترکیه و ایران ، شامل قبیله هاى تاتار و مغول و بلغارستان و روسیه و غیر آنان نیز مى گردد.

دوم این که : مسیحیت ، اخیرا به آنها سرایت نموده و اصالة در بین آنان رائج نبوده بلکه بصورت یک قشر سطحى در آمده ، و بدتر از وضع آنان ، در میان ملتهاى اروپاى غربى وجود دارد، چرا که مادى گرائى شرک آمیز آنان چیره گشته ، و شاید به همین دلیل است که تسلیم نظریه کمونیسم مادى گرا و الحادى شده و در برابر نفوذ آن ، مقاومت نکردند.

سوم : اینکه روایات مربوط به جنبش ترکان علیه مسلمانان ، اگر چه پاره اى از آنها بر یورش ترکهاى مغول و تاخت و تاز آنها به سرزمین ما در قرن هفتم هجرى منطبق مى گردد. اما برخى از آن روایات ، حرکت هاى آنان را که به حوادث ظهور حضرت مهدى علیه السلام متصل مى گردد، و همچنین همکارى آنها با رومیان علیه ما و اختلاف شان با یکدیگر در همان زمان را بیان مى کند و این ماجرا جز بر روسها منطبق نگشته ، و یا اینکه اگر قضیه به درازا کشیده شود، بر وارثان دولت آنها از اقوامى که ریشه و تبار ترکى دارند در روسیه و اروپاى شرقى ، منطبق است.

اینک نمونه هایى از روایاتى که نقش آنان ، در آنها بیان شده است:

از آن جمله ، روایات فتنه و آشوب اخیرى است که بدست آنها و رومیان بر مسلمانان واقع مى شود، که قبلا گذشت ، که آنرا جز به هجوم غربیان و روسها به سرزمین هاى مسلمانان در اوایل این قرن ، نمى توان تفسیر نمود، همانکه ، پیوسته ادامه داشته تا اینکه خداوند آن را با حرکت زمینه ساز حضرت مهدى علیه السلام در امت ، و سپس با ظهور مبارک او ارواحنا فداه بر طرف مى سازد.

و روایات مربوط به جنگ سفیانى با ترک ها نیز از جمله همین روایات است و احتمالا مراد از ترکان همان روسها هستند، چه آنکه سفیانى هم پیمان روم و یهود بوده ، و در اءخبار آمده است که حرکت او در منطقه سوریه و اردن به دنبال سلطه ترکان بر سوریه پدید مى آید. و چنانچه روایت مربوط به آن صحیح باشد، مدت آن سلطه کوتاه خواهد بود، زیرا آن تسلط پس از شکست شورش (علج اءصهب ) پدید مى آید.

((زمانى که علج اصهب قیام نماید، و پایتخت حکومت دچار سختى و بحران گردد، پس ازاندکى کشته خواهد شد، آنگاه (اءکحل ) به خونخواهى وى برمى خیزد، و اینجاست کهکشور به شرک (ترک نسخه بدل ) بازگردانده مى شود.))(2)

در روایات مربوط به ظهور، اءصهب و اءبقع ، دو رهبر مخالف حرکت سفیانى یاد شده اند که سفیانى بر آن دو پیروز شده، و بر منطقه تسلط مى یابد.

و من روایاتى را که دلالت بر جنگ سفیانى با ترک ها، در دمشق و یا حومه و اطراف آن بنماید، نیافتم ، اما روایات بسیارى به صورت متواتر اجمالى(3)رسیده که حاکى از درگیرى بزرگ سفیانى با آنان در قرقیسیا، واقع در مرز سوریه عراق ترکیه مى باشد، این نبرد از جنگ هاى بزرگى است که از پیش ‍ وعده داده شده ، و انگیزه آن درگیرى و کشمکش بر سر گنجى است که در مجراى نهر فرات و یا نزدیک آن کشف مى شود.

بعلاوه ، شاید مراد از اتراک ، در این نبرد ترکهاى ترکیه باشند نه روسها، ممکن است روسیه در جنگ با ترکها بطور نهانى با سفیانى بوده و از او پشتیبانى مى نماید. و به خواست خدا بزودى یادى از جنگ قرقیسیا، در ضمن حوادث کشور شام و حرکت سفیانى خواهد آمد.

و از جمله ، روایات مربوط به انقلاب آذربایجان که در رویارویى با ترکان مى باشد، از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمود:

((آذربایجان براى ما لازم است ، چیزى در مقابل آن یاراى مقاومت ندارد و چون انقلاب گر ما قیام کند به سوى او بشتابید، اگر چه رفتن با چهار دست و پا بر روى برف باشد.))(4)

ممکن است از قول امام (علیه السلام) که فرمود: ((ناگزیر از آذربایجان بوده و چیزى در مقابل آن ایستادگى نمى کند)) چنین استفاده شود که آن جنبشى است هدایت گر که در آذربایجان و یا از ناحیه اهالى آن سامان بوجود آمده که لازم است بعد از آن ، انتظار و درنگ نموده ، تا نشانه هاى نزدیک آن آغاز گردد، و چنانکه از روایت زیر فهمیده مى شود ممکن است این ماجرا در رویارویى با روسها باشد؛

((دو خروج براى ترکان رخ مى دهد، که در یکى از آنها آذربایجان ویران گشته و در خروج دیگرى در جزیره سر مى زند که عروسان حجله نشین را به وحشت مى اندازد در این هنگام است که خداوند متعال مسلمانان را یاورى نموده ، و قربانى بزرگ خداوند در میان آنان وجود دارد.))(5)

وقتى به تنهایى این روایت را مورد بررسى قرار مى دهیم ، احتمالا از جمله روایات مربوط به هجوم ترکان و مغول به سرزمینهاى اسلامى باشد، که در نخستین مرحله اى که به آذربایجان رسیده آن را ویران مى سازند، و سپس به فرات مى رسند و مسلمانان بر آنان پیروز مى گردند. که در چشمه جالوت و غیر آن ، قربانى بزرگى در بین آنان وجود دارد.

اما اگر جمع بین این روایت ، و روایت پیشین نماییم . احتمال دارد که منظور از ترکان در آن ، روسها باشند. و نخستین خروج آنها قبل از جنگ جهانى دوم و بعد از آن و قبل از نشانه هاى نزدیک ظهور و اشغال آذربایجان توسط آنان خواهد بود.

و دومین خروج به طرف ((جزیره )) است که نام مکانى در حد فاصل بین عراق و سوریه نزدیک منطقه قرقیسیا بوده ، و خروج آنان به آن منطقه بمنظور نبرد با سفیانى است . و مفهوم پیروز شدن مسلمانان در آن درگیرى پیروزى غیر مستقیمى است که با به هلاکت رسیدن دشمنان ستمگر آنان خواهد بود، و چنانکه خواهید داشت در منطقه درگیرى قرقیسیا درفش و پرچم هدایت گرى وجود ندارد یا پرچمى که پیروزى مسلمانان را به همراه داشته باشد و همانا بشارت دادن پیامبر و امامان علیهم السلام نسبت به آن ، بدین جهت است که در این کارزار، ستمگران با شمشیرهاى برخى از هواداران خودشان به هلاکت مى رسند.

دیگر روایات مربوط به فرود آمدن ترکان در منطقه ((جزیره )) و ((فرات )) است که احتمالا مراد از ترکان روس هاست ، زیرا فرود آمدن آنها همزمان با فرود آمدن رومیان در منطقه رمله فلسطین و سواحل آن مى باشد.

و قبلا اشاره کردیم که قرقیسیا منطقه اى در نزدیکى ((جزیره )) است که به دیاربکر و جزیره ربیعه موسوم است ، و مفهوم کلمه (جزیره ) که به طور عموم در کتب تاریخى بیان شده ، همین نقطه است ، نه جزیرة العرب و یا جزیره اى دیگر.

و این امر منافاتى با فرود آمدن ترکان مغول در جزیره و فرات در قرن هفتم هجرى ندارد، چه اینکه برخى ، آن را از جمله نشانه هاى نزدیک به ظهور حضرت به حساب آورده اند، حال آنکه از نشانه هاى نزدیک ظهور، فرود آمدن و سپس نبرد آنان با سفیانى در منطقه قرقیسیا خواهد بود.

به همین مناسبت ، روایات آشوب گرى ترکان مغول و هجوم آنان به سرزمین هاى اسلامى در زمره روایات مربوط به حوادث و پیش آمدها و معجزات نبى اکرم (صلى الله علیه وآله) است که مسلمانان آنها را مى دانسته ، و در صدر اسلام آنها را سینه به سینه نقل مى کرده اند، سپس در زمان حمله مغولان و بعد از آن ، این قبیل روایات زیادتر و بیشتر رائج گردیده ، در عین حال این گونه روایات فرو نشستن آشوب آنان و پیروزى مسلمانان را خاطر نشان ساخته ، بدون آنکه در پى آن اشاره اى به ظهور حضرت مهدى (علیه السلام) داشته باشد، همچنانکه در روایات مربوط به ترکان که در پى بیان آن ها هستیم ، آمده است.

و اینک نمونه هایى از روایات مربوط به حمله مغولان : از حضرت على (علیه السلام) نقل شده که فرمود:

((گویا، قومى را مى بینم که چهره هایشان همچون سپرهاى چکش خورده جلوه گر است ، لباسهاى حریر و دیبا پوشیده و اسبهاى اصیل را یدک مى کشند، در آنجا آنچنان کشتار زیاد است که مجروحان از روى بدن کشتگان عبور مى کنند، و در آن کار زار تعداد فراریان از اسیران کمتر است.

یکى از یاران عرض کرد: اى امیرمؤ منان ! شما به علم غیب آگاهید. حضرت خندید و به آن مرد که از بنى کلب بود فرمود: اى برادر کلبى این علم غیب نیست ، بلکه این یک نوع آگاهى است که از صاحب دانشى ((رسول الله )) آموخته ام زیرا علم غیب تنها علم رستخیز و آنچه را که خداوند در این آیه بر شمرده است ، مى باشد ((این خداوند است که به زمان رستاخیز آگاهست و هم اوست که باران را فرو فرستاده ، و از آنچه درون رحم هاست خبر دارد و هیچ کس نمى داند که پیمانه عمرش در کجا لبریز خواهد شد...)) خداى سبحان است که از آنچه درون رحم است ، پسر یا دختر، زشت یا زیبا، بخشنده یا بخیل ، نیک بخت یا بدبخت بوده و چه کسى هیزم آتش دوزخ و چه کسى در بهشت ، همنشین پیامبران است ، آگاهى دارد، بنابراین علم غیبى که جز خدا کسى از آن آگاه نیست همین است ، و غیر از آنچه که گفته شد، علمى است که خداوند به پیامبرش آموخته ، پیامبر مرا بر آن آگاه ساخت و در حق من دعا فرمود، تا خداوند آن را در دل من جایگزین و درونم را از آن سرشار سازد.))(6)

از سلسله روایات گذشته ، روایات مربوط به جنگ حضرت مهدى (علیه السلام) با ترکان مى باشد، از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمود:

((نخستین سپاهى که حضرت مهدى تدارک مى بیند به سوى ترکان گسیل مى دارد و پس از شکست آنان و به اسارت درآوردن آنها و به غنیمت گرفتن اموالشان راهى شام گردیده و آنجا را فتح مى نمایند.))(7)

به این معنى که این اولین لشکرى است که حضرت آن را مجهز و اعزام مى کند و خود آن بزرگوار در آن شرکت ندارد و در برخى از روایات آمده است که اعزام سپاه حضرت مهدى (علیه السلام) توسط آن بزرگوار بعد از ورود وى به عراق و در پى چندین نبرد، جهت آزاد سازى حجاز و عراق خواهد بود.

و ممکن است مراد از ترکان در اینجا ترک هاى ترکیه باشد اما به احتمال قوى تر روسها هستند که سفیانى ، در نبرد قرقیسیا با آنان کارزار مى کند و هیچیک بر دیگرى غلبه نمى یابد و چنانکه روایات مى گوید، نابودى آنان توسط حضرت مهدى (علیه السلام) بوده و سرزمین آنها بر اثر صاعقه ویران مى گردد.

دسته اى دیگر از این احادیث ، روایاتى است که ویرانى سرزمین ترکان را در اثر صاعقه و زلزله مى داند و ممکن است منظور جنگ افزارهایى مانند موشک ها باشند که ویران گرى آنها مانند صاعقه و یا زلزله است.

و به نظر مى رسد که این حادثه ، در پى نبرد آنان با حضرت مهدى (علیه السلام) بوده و ویرانى در حد بسیار گسترده اى مى باشد، آن گونه که به نابودى و محو قدرت و شوکت آنان مى انجامد، چه اینکه پس از آن ، یادى از آنان در روایات ظهور وارد نشده ، فقط بعد از دومین خروج آنان این عبارت آمده ((فلا ترک بعدها)) پس از آن حادثه ، دیگر ترک وجود نخواهد داشت ، از این رو احتمال دارد که آنان همان روسها باشند، زیرا در روایات مربوط به ظهور چنین گفته اى در مورد هیچ ملت مسلمانى نیامده است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۱ ، ۱۷:۴۵
محمد جواد ...
سه شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۱، ۰۵:۵۴ ب.ظ

وقایع و اتفاقات ظهور(بخش دوم)

                       رومیان و نقش آنان در زمان ظهور

منظور از روم در روایات مربوط به آخر الزمان و ظهور حضرت مهدى (علیه السلام)، ملل اروپائى و قرنهاى اخیر، گسترش آنان در امریکا مى باشد، که فرزندان روم و وارثان امپراطورى تاریخى رومیان هستند.

گاهى گفته مى شود: رومیانى که خداوند متعال سوره اى درباره آنان نازل فرموده و پیامبر (صلى الله علیه وآله) و مسلمانان بعدها با آنان پیکار نمودند ، غیر از اینان هستند. زیرا آنان بیزانس ها بودند که پایتخت آنان ابتدا شهر ((رم )) در ایتالیا و سپس شهر قسطنطنیه گردید تا اینکه مسلمانان حدود 500 سال پیش آن را فتح نموده و ((اسلامبول )) نامیدند و مردم آن را استانبول تلفظ نمودند.

پاسخ : صحیح است که رومیان هنگام نزول سوره مبارکه روم و صدور روایات درباره آنان که از طرفداران امپراطورى روم یا بیزانس (معروف ) بودند. امام غربى هاى امروز افرادى غیر آنها نیستند ، بلکه ادامه سیاست و تمدن آنها به حساب آمد و بخشى از آنان شمرده مى شوند.. و ملتهاى فرانسه و بریتانیا و آلمان و غیر آن ، از لحاظ فرهنگ و سیاست و دین ، ارکان حقیقى امپراطورى روم مى باشند. و این که آنها در آن زمان مناطق تحت نفوذ روم و (مستعمرات آن ) نامیده مى شدند، این حقیقت را نفى نمى کند.

بلکه سرداران بیزانس رومى خود به مدت 2 هزار سال پایتخت شان رم و قسطنطنیه بود در حالى که همه آنان از نژاد ایتالیائى و ریشه واحدى نبودند، بلکه از ریشه و نژادهاى متعدد اروپائى بودند و بعد از آنکه یونان جزئى از امپراطورى روم گردید، گاهى در میان آنان یونانیان نیز بچشم مى خوردند .

و شاید به همین دلیل باشد که وقتى امپراطورى تقلیدى روم به ضعف گرائید و در قسطنطنیه و پیرامون آن محدود گردید و در محاصره دریائى از ملتهاى مسلمان قرار گرفت ، اروپائیان به ادعاى میراث خوارى به پا خاسته ، وعده اى از سران کشور آلمان و غیر آن را، قیصر (سزار) نامیدند.

این نوع تغییر و تحول در امپراطورى ها و دولتها امرى طبیعى است ، چرا که حکومت از کشورى به کشور دیگر و از ملتى به ملت دیگر انتقال مى یابد، و این با باقى ماندن نام و خصوصیتهاى اصلى آن منافات ندارد.

بنابراین ، روایات شریفه اى که از آینده رومیان یا به تعبیر عرب ها ((بنى اصفر))( زرد پوستان ) خبر مى دهد، مرادشان فقط رومیان بیزانس ‍ ایتالیائى ، منهاىملل و قبیله هاى فرنگى و سایر قبایل وابسته به آنها نیست .

به همین دلیل مسلمانان در کتابهاى تاریخى خود از آنها به رومیان و گاهى فرنگیها تعبیر مى کنند امام در عین حال به همه آنها رومى گفته ، و آن را به صورت ((اءروام )) جمع مى بندند.

علاوه بر آن ، آنچه از سوره مبارکه روم ، آیات 31 و 32 و سوره کهف آیه هاى 12 و 21 و غیر آن درباره شرک آنان نسبت به خداوند متعال و احزاب و پیروان آنها استفاده مى شود این است که مراد از آنان ملتها و احزاب مدعى پیروى از حضرت مسیح علیه السلام مى باشند. و روشن است که رهبرى ملتهاى مسیحى به دست رومیان ایتالیائى و قسطنطنیه بوده سپس غربیها از آنان به ارث برده اند.

نام روم در بسیارى از روایات زمان ظهور آمده از جمله روایات مربوط به فتنه و آشوب و تسلط آنان بر مسلمانان ، که قبلا گذشت .

و روایات دیگرى درباره حرکت ناوگانهاى جنگى آنها به سواحل سرزمین هاى عربى ، اندکى پیش از ظهور حضرت مهدى علیه السلام ، وجود دارد.

از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند:

((وقتى که در سرزمین شام بلوایى را مشاهده نمودى ، پس مرگ است و مردن ، تا آنکه غربیان به تحرک آمده و روانه سرزمینهاى عربى گردند. که حوادثى بین آنان رخ خواهد داد.))(5)

و فتنه و آشوب شام در روایات مربوط به زمان ظهور به مرحله کشمکشهائى که در سرزمین شام بعد از آشوب و استیلاى اجانب بر امت اسلامى واقع مى شود اطلاق مى گردد.. به این معنى که ((بنى اصفر)) ((غربیها)) خود را ناگزیر از دخالت مستقیم نظامى مى بینند، بعد از آن که به واسطه پایدارى مردم آن سامان و امواج سیاسى موجود و درگیر آن ، از تسلط بر منطقه پیرامون فلسطین ناتوان گشته و دخالت نظامى آنها در آینده با مقاومت مسلمانان کشورهاى عربى مواجه خواهد شد.

از امیر مؤ منان علیه السلام روایت شده که فرمود:

((در ماه رمضان به هنگام صبح از ناحیه مشرق ندا دهنده اى بانگ برمى آورد که : اى اهل ایمان گردهم آیید و از ناحیه مغرب پس از ناپدید شدن شفق ، ندا کننده اى ندا سر دهد: اى اهل باطل گرد هم جمع شوید... و رومیان به ساحل دریا نزدیک غار اصحاب کهف روى آورده و خداوند آن جوانان را با سگ شان از غارشان برمى انگیزد، در بین آنان دو مرد بنام ملیخا، و خملاها بوده که این دو تسلیم اوامر حضرت قائم علیه السلام خواهند بود.))(6)

و شاید این جنبش نظامى ادامه حرکت گذشته و یا همان حرکت باشد، و روایت گویاى این است که آن جریان نزدیک حرکت ظهور آن حضرت خواهد بود که چرا که حوادث ، پى در پى و به دنبال نداى آسمانى در ماه رمضان بوجود آمده و تا محرم ادامه مى یابد، و ظهور آن بزرگوار در شب دهم و روز دهم ماه محرم به وقوع مى پیوندد.

از برخى روایات چنین استفاده مى شود که نیروهاى غربى آهنگ سرزمین شام کرده و در عکا و صور، و طبق این روایت نزدیک غار اصحاب کهف ، یعنى در انطاکیه از ناحیه ساحل سوریه ترکیه ، فرود مى آیند.

درباره جوانان اصحاب کهف روایاتى وارد شده که خداوند متعال آنان را در آخرالزمان ظاهر مى نماید تا براى مردم علامت و نشانه اى بوده ، و از یاران حضرت مهدى علیه السلام باشند و ما آن را در بحث پیرامون ، یاران آن حضرت یاد خواهیم کرد. فلسفه ظاهر شدن آنان به هنگام فرود آمدن نیروهاى غربى در آن برهه حساس ، این است که معجزه اى خصوصا براى مسیحیان باشند، زیرا طبق نقل روایات یاران حضرت مهدى علیه السلام نسخه هاى اصلى تورات و انجیل را از غار انطاکیه بیرون آورده و به وسیله آن با رومى ها و یهودیان به بحث و گفتگو مى پردازند، احتمال دارد این غار، همان غار معروف اصحاب کهف و یا غار دیگرى باشد.

به نقل از جابر جعفى ، امام باقر علیه السلام که فرمودند:

((شورشیان روم بزودى روى آورده و در رمله فرود مى آیند، اى جابر: در آن سال ، در سراسر زمین از ناحیه غرب اختلاف فراوان وجود دارد.))(7)

البته ممکن است این شورشگران ، مزدوران غربى ، داوطلبان نبرد با یهود باشند که به همین منظور در رمله فلسطین فرود مى آیند، و ظاهرا مراد از اختلاف مذکور در روایت از ناحیه مغرب زمین و یا غرب ، همان غرب سرزمینهاى اسلامى باشد، چرا که بعد از آن بیان مى کند که اولین حادثه اى که به شام یم رسد خراب شدن آن است و احتمالا خرابى آنجا به سبب غربى ها باشد.

و آنچه را که در این زمینه قابل توجه است ، مطالبى است که از اهل بیت علیهم السلام ، در تفسیر اوائل سوره مبارکه روم وارد شده است .

((سوگند به این حروف (الف ، لام ، میم ) رومیان غالب گردیدند، در نزدیک ترین سرزمین و اینان بعد از مغلوب شدن به زودى غالب مى گردند، در اندک سالى اءمر از آن خداوند است از پیش و آینده و آن روز ایمان آورندگان به یارى خدا چنین شاد مى گردند هم اوست که هر کسى را که خواهد یارى فرماید، و اوست غالب و مهربان ))(8)

از امام باقر علیه السلام روایت شده که آن حضرت ((یارى خداوند را نسبت به مؤ منین )) در آیه شریفه ، به ظهور حضرت مهدى علیه السلام تفسیر نموده اند، و گویا خداوند آن حضرت را بر رومیان پیروز مى گرداند(9).

از جمله روایات دیگر در این زمینه ، روایات مربوط به فرود آمدن حضرت عیسى علیه السلام و دعوت نمودن آن حضرت مسیحیان را به اسلام و پیروى از حضرت مهدى علیه السلام است که این فرموده خداوند را روشن مى سازد:

((حضرت عیسى علیه السلام نشانه اى است از علامتهاى قیامت ))(10)

((همه اهل کتاب قبل از مردنش به او ایمان مى آورند، و او در روز رستاخیز گواه بر آنهاست ))(11)

یعنى آن بزرگوار یکى از علائم رستاخیز بوده و هنگامى که خداوند او را به دنیا فرود آورد، تمام نصارى و یهود به او ایمان آورده و خود و معجزه هایش ‍ را قبل از آنکه از دنیا رحلت کند، مى بینند.

و در روایت آمده است که عیسى علیه السلام بوسیله حضرت مهدى علیه السلام و معجزاتى که خداوند در اختیار او نهاده با رومیان بحث و مناظره مى کند(12).

آن حضرت پس از معجزه فرود آمدنش از آسمان ، در دگرگونى اوضاع سیاسى و شورانیدن ملتهاى غربى بر ضد فرمانروایانشان ، نقش مهم و اساسى خواهد داشت ، که در جریان فرود آمدن آن بزرگوار به بیان آن خواهیم پرداخت .

از جمله روایات مورد بحث ، احادیث مربوط به آتش بس میان مسلمانان و رومیان مى باشد که حضرت ، قرارداد عدم تجاوز را با آنان امضاء خواهد نمود، ظاهرا این پیمان بعد از نبرد بزرگ قدس است که در مثلث عکا قدس ‍ انطاکیه بین سپاه آن حضرت و لشکریان سفیانى با پشتیبانى یهود و رومیان رخ مى دهد و بعد از پیروزى حضرت مهدى و ورودش به قدس و فرود آمدن حضرت عیسى علیه السلام خواهد بود.

به نظر مى رسد که حضرت مسیح علیه السلام در این درگیرى و نبرد نقش ‍ وساطت و میانجى گرى را بر عهده خواهد داشت ، که درباره آن سخن خواهیم گفت ، از پیامبر صلى الله علیه و آله نقل شده که فرمود:

((اى عوف ! پیش از رستاخیز شش حادثه را متذکر باش ... از جمله فتنه و آشوبى را که خانه اى از عرب خالى از آن فتنه نخواهد بود، میان شما و بنى اصفر (غربیها) صلحى برقرار مى گردد، سپس با شما پیمان شکنى نموده ، و با هشتاد لشکر که هر یک متشکل از 12 هزار سرباز مى باشد به شما حمله ور مى شوند.))(13)

همچنین از آن حضرت روایت شده که فرمودند:

((بین شما و رومیان چهار پیمان صلح بسته مى شود، که چهارمین آنها به دست مردى از خاندان هرقل است که چند سال (دو سال ) دوام خواهد یافت ، در این هنگام مردى از عبدالقیس به نام سؤ ددبن غیلان پرسید: در آن روز پیشواى مردم کیست ؟ حضرت فرمود: مهدى از فرزندانم .))(14)

در برخى از روایات مدت پیمان نامه صلح هفت سال ذکر شده ، اما غربى ها تنها پس از دو سال عهدشکنى نموده و پیمان خود را با مسلمانان بر هم زده و با سپاهى که متشکل از قریب به یک میلیون سرباز مى باشد با حمل 80 پرچم در سواحل فلسطین و سرزمین شام ، با مسلمانان درگیر مى شوند.

و در پى آن ، حضرت مهدى علیه السلام رهسپار فتح و آزادى اروپا و جهان غیر اسلام مى گردد که در بحث حرکت ظهور آن حضرت خواهد آمد.

دیگر روایات ارتباط سفیانى با رومیان و فرار هواداران وى پس از شکست او به طرف کشور روم ، و تعقیب آنان توسط یاران حضرت مهدى علیه السلام و بازگرداندن آنها را بیان مى کند، از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمودند:

((زمانى که حضرت قائم علیه السلام قیام نماید، سپاه خویش را به سوى بنى امیه (سفیانیان ) گسیل دارد آنها به سوى روم بگریزند، به آنان مى گویند تا به کیش ما در نیائید شما را راه نخواهیم داد، آنها پذیرفته و رومیان آنان را وارد مى کنند و آنگاه که یاران حضرت مهدى علیه السلام با رومیان مواجه مى شوند، آنها تقاضاى صلح و امان مى نمایند، پیروان آن حضرت پاسخ مى دهند که تا هم کیشان ما را آزاد نکنید به شما امان نخواهیم داد، سپس آنها را آزاد نموده و به یاران حضرت باز مى گردانند(15).

روایات دیگرى نشانگر این است که سفیانى داراى فرهنگى غربى بوده ، وى در کشور روم بسر مى برد و سپس راهى منطقه شام مى گردد و حرکت خود را از آنجا آغاز مى کند، چنانکه به بیان آن خواهیم پرداخت ، در کتاب غیبت طوسى (رحمه الله) آمده است که :

((سفیانى که سر کرده قوم است از کشور روم به حرکت در آمده در حالى که چون مسیحیان صلیب به گردن دارد.))(16)

از جمله روایات ، احادیث آزادى سرزمین روم توسط حضرت مهدى علیه السلام و اسلام آوردن رومیان بدست آن حضرت است ، البته احتمال دارد این امر به دنبال شکستن پیمان صلح و حمله نظامى آنان به ساحل فلسطین و سرزمین شام و شکست خوردن آنها باشد، چنانکه ممکن است این درگیرى سخت ترین نبردهاى روم با حضرت مهدى علیه السلام باشد که در پى آن گرایشى در بین ملتهاى آنان نسبت به اسلام پیدا مى شود.

و در برخى از روایات ، آمده است که :

((با تکبیر، هفتاد هزار تن از مسلمانان روم را فتح مى نمایند.))(17)

بعید نیست که سقوط این پایتخت غربى با تظاهرات غربى ها و تکبیر آنان در حالى که حضرت مهدى علیه السلام و یارانش آنان را همراهى مى کنند، انجام شود.

از امام باقر علیه السلام روایت شده که فرمودند:

((آن گاه اهل روم بدست حضرت مهدى علیه السلام اسلام آورده و حضرت براى آنان مسجدى را بنا مى کند سپس با جانشین قرار دادن یکى از یارانش در آنجا، خود باز مى گردد))(1)

ظاهرا حضرت مسیح علیه السلام در دگرگونى ملتهاى غرب نقش اساسى داشته ، و این امر در خلال دو سه سالى است که بین امام علیه السلام و غربیان پیمان صلح برقرار است ، و احتمالا حضرت عیسى علیه السلام در این برهه ، در غرب بسر برده و یا بیشتر حضور او در غرب خواهد بود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۱ ، ۱۷:۵۴
محمد جواد ...

                                  آشوب گرى شرق و غرب علیه مسلمانان

برگرفته از کتاب : عصر ظهور

واژه ((فتنه )) در قرآن کریم و سنت به دو معناى عام و خاص آمده ، معنى عام عبارت است از هر امتحان و آزمایشى که براى انسان پیش آید، خواه از ناحیه خود انسان باشد یا از ناحیه شیطان و یا از سوى مردم و خواه از امتحان ، کامیاب و روسفید بیرون آید و از فتنه و آشوب برهد و یا در آن سقوط نماید.

و معنى خاص : عبارت از حوادث و پیشامدهایى است که مسلمانان را در بوته امتحان قرار داده و از مرز دیانت خارج و منحرف مى سازد. و مقصود از آشوبهاى داخلى و خارجى که پیامبر (صلى الله علیه وآله) هشدار داده همین معناست .

البته صحابه و تابعین با تفاوت آراءشان روایات متعددى را نقل نموده اند که پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) مردم را از فتنه و آشوبهاى بعد از خود برحذر داشته است .

و در میان صحابه ، حذیفة بن یمان در علم و آگاهى به روایات فتنه ها معروف بوده ، زیرا وى در پرستش نمودن از پیامبر (صلى الله علیه وآله) درباره آشوبها و حفظ آن روایات اهتمام مى ورزید.

از این رو بسیارى از رویات مربوط به فتنه ها را در منابعى مى یابیم که با ذکر سند و نسبت به حذیفه از پیامبر (صلى الله علیه وآله) و یا از امیرمؤ منان على (علیه السلام) نقل شده ، زیرا حذیفه از یاران خاص آن حضرت نیز بوده است .

چنانکه از او روایت کرده اند که مى گفت :

((هیچ فتنه جوئى نیست که تعدادشان به سیصد تن برسد مگر اینکه اگر بخواهم نام او و پدر و محل سکونتش را تا روز قیامت یادآور شوم مى توانم ، زیرا تمام آنها را رسول گرامى (صلى الله علیه وآله) به من آموخته است ))

و مى فرمود:

((اگر تمام آنچه را که مى دانم براى شما بازگو مى کردم ، مرا تا شب مهلت نداده و فورى مى کشتید.))(1)

توجه مسلمانان به روایات فتنه و آشوبها، به حدى بود که در نزد بعضى از آنان به اخبار حضرت مهدى (علیه السلام) و ظهور آن بزرگوار غلبه پیدا نمود، از این رو گرد آورندگان مجموعه هاى روایى ، باب ها و فصلهایى را تحت عنوان ((فتن )) (آشوبها) یا ((ملاحم و فتن )) (پیش آمدها و آشوبها) تدوین نموده اند. و کلمه ملاحم به معنى جنگها و رویدادهاى مهمى است که پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) وقوع آنها را خبر داده است .

لذا عده اى از راویان و دانشمندان اسلامى کتابهاى خاصى به نام ((الفتن و الملاحم )) و مانند آن تاءلیف نموده و روایات وارد شده در این زمینه را در آن کتابها گرد آورده اند.

آنچه در این جا مهم است ، بررسى عدد فتنه ها و آغاز و انطباق آنها با تاریخ مسلمانان نیست بلکه مهم ، شناخت آخرین فتنه اى است که جملگى اتفاق نظر دارند که با ظهور حضرت مهدى (علیه السلام) از بین خواهد رفت ، همان فتنه اى که ویژگیهاى آن منطبق بر فتنه غرب است که اثر آن در طلیعه این قرن بر ملل مسلمان آشکار گشته و دشواریهاى بسیارى را به دنبال داشته است چرا که غربیان در داخل سرزمین مان با ما جنگیده و بر ثروتها و سرنوشت و امور ما مسلط مى گردند. در این امر دشمنان شرقى ما با آنان همکارى نموده و بخشى از سرزمین ما را به تصرف درآورده و با محو موجودیت اسلام و آثار آن ، آنجا را در قلمرو فرمانروایى خود در مى آورند.

و اینک نمونه هایى از روایات شریفه :

پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) فرمود:

((چهار فتنه و آشوب بر امت من وارد شده که در فتنه اول ، خون ریزى و در دومى ، خونها و اموال و در فتنه سوم ، خونها و اموال و زنان حلال شمرده مى شود. چهارمین فتنه و آشوب ، کور و کر و همه گیر و هم چون حرکت کشتى در دریاى متلاطم خواهد بود، به گونه اى که هیچ یک از مردم پناهگاهى نمى یابند. آن فتنه از شام برخاسته و عراق را فرا مى گیرد (جزیره ) را زیر دست و پاى خود به شدت کوبیده ، و بلا و گرفتارى ، مردم را مانند پوست دباغ خانه گوشمال مى دهد هیچ کس قادر نیست بگوید: بس کنید و دست نگهدارید! اگر آن را از ناحیه اى برطرف سازند از ناحیه اى دیگر سربرآورده و ظاهر مى گردد.))(2)

و در روایتى آمده است :

((زمانى که فتنه فلسطین رخ دهد، وضع شام همچون بر هم خوردن آب در مشک آشفته مى شود و چون وقت پایانش فرا رسد، پایان پذیرفته و گروه اندکى از شما پشیمان خواهید شد.))(3)

و در روایتى :

((آن فتنه و آشوب ، شام را احاطه کرده و عراق را مى پوشاند، و جزیره را درهم مى کوبد.))(4)

و در روایتى دیگر چنین آمده :

((آنگاه فتنه اى پدید مى آید هر زمان صحبت از پایان آن شود، همچنان ادامه یافته ، به گونه اى که خانه اى نیست که آن فتنه داخل آن نشده ، و مسلمانى نیست که سیلى آن را بر صورت خود لمس نکرده باشد تا آنکه مردى از خاندان من ظهور نماید.))(5)

در این روایت و بسیارى از روایات مانند آن ، پیرامون این فتنه و آشوب ، صفات فراوانى مشاهده مى کنیم ، که طبق این روایت ، چهارمین فتنه و به گفته کل روایات ، آخرین فتنه مى باشد.

و این ویژگیها عبارتند از:

1 - روایات آن در منابع شیعه و سنى در حد تواتر اجمالى است ، یعنى هر چند از نظر الفاظ متفاوتند، اما راویان متعدد، آن را به یک معنى نقل نموده اند، بطوریکه اگر کسى دقت کند برایش یقین حاصل مى شود که مضمون این اخبار از ناحیه پیامبر (صلى الله علیه وآله) و اهل بیت وى (علیهم السلام) صادر شده است .

2 این فتنه ، آشوبى است دامنه دار، و شامل همه اوضاع و احوال امنیتى ، فرهنگى و اقتصادى مسلمانان مى شود. مانند اینکه ، تمام چیزهاى حرام ، حلال شمرده مى شود. و یا در روایت دیگر ((صماء)) کر و ((عمیاء)) کور توصیف شده ، یعنى : کر است و سخن نمى شنود تا بتوان با گفتگو او را دور کرد، و نابیناست و نمى بیند که بین این و آن فرق بگذارد. بلکه شامل همه شده ، و بر آنها منطبق است ، وارد هر خانه اى شده و بر شخصیت هر مسلمانى ضربه و آسیب وارد مى سازد، و جامعه مسلمانان را همچون حرکت و تکان کشتى ، که بر موج دریاى خروشان قرار گیرد، دچار آشفتگى مى نماید.

هیچ کسى در برابر خطر این فتنه نسبت به دین خود و خانواده اش و از جور فرمانروایان ستم پیشه و دستیاران شرقى و غربى آنان که سرپرستى امور امت اسلامى را بر عهده مى گیرند، پناهى نمى یابد، چنانکه در این روایت آمده است :

((در آن هنگام گروهى از شرق و غرب آمده و بر امت من فرمانروائى مى کنند.))

3 شر و گرفتارى و نقطه شروع آن حرکت از سرزمین شام خواهد بود ((تطیر بالشام )) یعنى از شام آغاز مى گردد، به همین جهت دشمنان ما آنجا را سرزمین ((آفتاب تمدن )) مى نامند، بنابراین اگر کاشتن اسرائیل را در کشور شام بر آن بیفزائیم چگونه خواهد بود. و در روایتى جمله ((تطیف بالشام )) آمده یعنى آن فتنه و آشوب شام را احاطه نموده ، و آنگاه از آنجا به دیگر سرزمینهاى عربى و مسلمان کشیده مى شود، بلکه روایتى نام ((فتنه فلسطین )) را بر آن نهاده و دشواریهاى آن بر ساکنان کشور شام بیش از دیگران متمرکز خواهد بود.

4 - راه حلها سودمند واقع نشده و این آشوب مدت طولانى ادامه مى یابد زیرا فتنه تمدن ، عمیق تر از آن است که از طریق ترمیم و اصلاح ، چاره جوئى شود از طرفى دیگر موج مقاومت در امت و موج دشمنى در دشمنان باعث به ثمر نرسیدن راه حلها مى گردد.

چنانکه در روایت آمده :

((از ناحیه اى در صدد رفع آن برنمى آئید مگر اینکه از سوى دیگر آشکار مى شود.))

زیرا راه حل آن تنها با قیام زمینه ساز حکومت حضرت مهدى (علیه السلام) در بین امت ، و سپس با ظهور آن حضرت ارواحنا فداه امکان پذیر خواهد بود.

هم چنین تعداد زیادى از روایات تصریح مى کند که آن فتنه آخرین آشوب و متصل به ظهور آن بزرگوار مى باشد. و در برخى از روایات اگرچه به صورت مطلق آمده و بطور واضح آن را فتنه پیش از ظهور حضرت ذکر نکرده ، اما آن را آخرین فتنه ، و با همان ویژگیها توصیف نموده است . و چون مقصود همان فتنه و آشوب است ناگزیر باید ((مطلق )) را بر ((مقید)) حمل نمود(1).

البته برخى از ویژگیهاى اصلى این فتنه و دیگر خصوصیات آن را که در احادیث دیگر آمده خواهیم آورد، چرا که این ویژگیها را نمى توان با هیچ فتنه داخلى یا خارجى که بر امت اسلام از آغاز تا کنون رسیده برابر دانست به جز فتنه و آشوب غرب . زیرا این آشوب با فتنه هاى داخلى صدر اسلام و زمانهاى بعد از آن و حتى آشوب گرى و کشتار و غارت مغول ها و با جنگ هاى صلیبى که مراحل حمله هاى تاریخى آن در 900 سال قبل آغاز شد، منطبق نیست و از جهات مختلفى با یکدیگر متفاوتند.

آرى بر آخرین مرحله آن جنگ که غربیها توانستند. با هجوم یک پارچه خود به امت اسلامى ، و ورود ارتش آنها به کلیه سرزمینهاى اسلامى و با به سقوط و نابودى کشاندن آنها، پایگاه هم پیمانان یهودى خود را در قلب کشورهاى اسلامى بکارند قابل ((تطبیق )) مى باشد.

از پیامبر گرامى اسلام (صلى الله علیه وآله) نقل شده که فرمود:

((سوگند به آن کس که جانم در دست اوست ، بر امت من قومى فرمانروایى کنند که اگر دم برآورند آنها را کشته و اگر سکوت نمایند همه چیز آنها را مباح مى شمرند، اموال آنان را از آن خود گردانده و با زیر پا گذاشتن نوامیس آنها، خون آنان را ریخته ، و دلهاشان را مالامال از کینه و وحشت مى گردانند، آنان را پیوسته هراسان و پریشان و بیمناک مى بینى در این هنگام گروهى از مشرق و جمعى از مغرب آمده و بر امت من فرمانروائى کنند، پس واى به حال ضعیفان امت من از دست آن ستم پیشگان ، و واى بر ستمگران از عذاب الهى ، چرا که آنها نه به کوچک رحم نموده ، و نه حرمت بزرگ و پیر را نگاه مى دارند، و از هیچ کارى روى گردان نیستند. اندامشان اندام آدمیان ، اما دلهایشان دلهاى شیاطین است .))(2)

این روایت ارزشمند، از ارتباط دو جانبه بین استبداد داخلى و استعمار خارجى پرده برداشته و علت سلطه کفار شرق و غرب بر امت اسلامى را، فشار ستم و تجاوز حکام داخلى بر ملتهاى مسلمان در وجود جو اختناق و سلب آزادیهاى آنان مى داند.

زیرا این گونه رفتار ظالمانه ، مردم را در صدد انتقامجوئى از حاکمان خود برمى انگیزد و همین درگیرى داخلى آنها را از دفع دشمن خارجى بازداشته ، و در نتیجه دشمن ، با استثمار آنان و به بهانه رهایى آنان از چنگ فرمانروایان جور پیشه ، به جنگ و غارت کشورهاى اسلامى اقدام مى کند. همانگونه که ناپلئون به مصر حمله ور گردید، او وقتى کشتى هایش به ساحل مصر نزدیک شد نامه اى براى مصریان فرستاد و در آن اسلام را ستوده و نسبت به آن اظهار علاقه و دوستى کرد و انگیزه آمدن خود را نجات و خلاصى مصریان از ستم بردگان ! قلمداد نمود.

این سیاست حیله گرانه را بعد از اشغال مصر نیز همچنان ادامه داد، تا جائیکه با پوشیدن لباس اهل مصر، خود را مسلمان جلوه داده و عید میلاد پیامبر (صلى الله علیه وآله) را جشن گرفت !

آنگاه ، انگلیس ، فرانسه ، آمریکا و روسیه نیز شیوه هاى مشابهى را بکار گرفته و ادعا کردند که تنها به منظور آزاد کردن ملتهاى مسلمان به سرزمین آنان آمده اند و پیوسته جهت ادامه سلطه خود در سرزمینهاى اسلامى و دخالت در امور مسلمانها این ترفند را بکار مى برند.

قابل توجه است که خصوصیاتى را که حدیث شریف بیان داشته دقیقا بر دسته اى از فرمانروایان منطبق است که زمینه را براى سلطه شرق و غرب آماده ساخته اند، چنانکه بر زمامداران امروز که زمینه ساز ادامه چنین سلطه اى هستند نیز قابل انطباق است . و این خصوصیات عبارتند از:

1 جو اختناق در برابر آزادى اندیشه ، و کشته شدن به جهت یک سخن گفتن .

2 اگر سکوت کنند همه چیز آنان را مباح مى شمرند، زیرا سیاست آنها بر این محور است که اگر چیزى هم درباره آنان نگویند و ساکت باشند، باز هم دست از تجاوز و تعدى نسبت به مردم بر نخواهند داشت .

3 غارت و چپاول ثروتهاى سرزمینهاى اسلامى از پایه هاى سیاست زمامداران متجاوز بوده و به نحوى که گویى اموال مسلمانان ملک موروثى آنها و خانواده هاى خود و منافقان متملق و دربارى آنان است .

4 پایمال نمودن حرمت مسلمانان که شامل تجاوز به خونها و ارزشهاى انسانى و آزادیها و اموال و هتک آبرو و حیثیت و نوامیس آنها مى گردد.

5 ریختن خون کسانى که علیه آنان سخن مى گویند و غیر آنان را، که مى گویند ((پروردگار ما الله است .))

6 دلهاى مسلمانان را آکنده از کینه و وحشت نموده ، یعنى کینه ورزى نسبت به زمامدار ستم پیشه و یا اینکه جور و ستم ، چنین کینه توزى را در جان مسلمانان نسبت به برخى از خودشان مى پرورانند.

اما آن شرقى و غربى هایى که پیامبر (صلى الله علیه وآله) درباره آنها فرمود:

((در آن هنگام گروهى از مشرق و جمعى از مغرب آمده و بر امت من فرمانروائى مى کنند.))

جز بر روسها و غربى ها که با فرصت طلبى از ستم فرمانروایان جور، سرزمینهاى مسلمانان را مورد تاخت و تاز قرار داده ، و زمام امور آنها را همچنان به دست مى گیرند، منطبق نمى گردد.

گاهى گفته مى شود، ممکن است مراد از گروهى که از مشرق و مغرب مى آیند، حرکت عباسیان باشد که از شرق دولت اسلامى آمدند و حرکت فاطمى ها که از غرب آن آمدند، و این در پى ستم فرمانروایان اموى بوده است .

و یا اینکه گفته مى شود احتمال دارد مقصود از آنان ، هجوم مغولان باشد که از ناحیه شرق به وقوع پیوسته و یا جنگ صلیبى که در نتیجه جور و ستم عباسیان از غرب بوجود آمده است .

اما از ظاهر روایت چنین بر مى آید که آنها گروهى غیرمسلمانند که بر امور مسلمانان مسلط مى شوند از این رو بر عباسیان و فاطمیان منطبق نمى گردد، چنانکه بر حمله مغولان و جنگهاى صلیبى گذشته نیز قابل انطباق نیست . زیرا تسلط غربى ها بر مسلمانان به سبب این تهاجمات نبوده بلکه آنها حکومتهاى کوچکى را در سواحل سرزمین شام تاءسیس نموده و در آنجا بسر مى برند.

و اقوام مغول مدتى کوتاه بر مسلمانان حکمرانى نموده ، سپس باقیمانده آنان در سرزمین ما اسلام آورده و در امت اسلامى هضم و ذوب گردیدند.

و مهم تر از آن اینکه استیلاى مغول ، و جنگ هاى تاریخى صلیبى به ظهور حضرت مهدى علیه السلام منتهى نگردید، در حالیکه چیرگى و تسلط غربى ها و فتنه و آشوب آنها طبق دیگر روایات با ظهور آن حضرت پایان مى پذیرد.

بنابراین انطباق کار آنان منحصرا بر شرقى ها و غربى هاى امروز است که عبارت از روسها و اروپائیها و آمریکائیان اند، خصوصا با توجه به ویژگیهاى دقیقى که در پایان حدیث از شخصیتها و سیاستهاى آنان ذکر گردیده است .

به هر حال آنان وارثان شرقى مغولان ، و صلیبى هاى غربى اند، زیرا بنابر قول پسندیده تر، در روایات ، از روسها تعبیر به ترکها شده و غربیان همان رومیان مى باشند که به زودى با آن آشنا خواهیم شد.

از پیامبر (صلى الله علیه وآله) نقل شده که فرمودند:

((جریان امر شما همچنان ادامه مى یابد تا اینکه فرزندانى در دوران فتنه و ستم متولد شوند که جز آشوب چیزى نشناسند، و زمین چنان آکنده از ستم و بیداد شود که هیچ کس جراءت ندارد خدا را بخواند، آنگاه خداوند مردى را از ذریه و عترت من برمى انگیزد، تا زمین را از عدل و داد پرسازد، آنگونه که از ظلم و ستم پر شده است ))(3)

این حدیث شریف نشانگر این است که فتنه و آشوب اءخیر در نسلها ادامه مى یابد، تا نسلى از فرزندان مسلمانان متولد گردد که هیچ اندیشه اى جز اندیشه منحرف از دین و هیچ سیاستى جز سیاست جور و ستم ندارند. و این تعبیر دقیقى است از فضاى فرهنگ غربى و سیاست حکومت هاى سلطه گر آنها بر سرزمینهاى ما، که کودک مسلمان در سایه شوم آن فرهنگ نشو و نما کرده ، و از فضاى اسلامى و فرهنگ و عدالت آن بى اطلاع است . مگر کسى را که خداوند وسیله هدایت و نگهدارى او از انحراف را فراهم سازد.

و معنى سخن پیامبر (صلى الله علیه وآله) که فرمود:

((زمین آن چنان از ستم و جور آکنده شود که کسى قادر بر گفتن ((الله )) نباشد.))

این است که قوانین ظالمانه و سیاستهاى ستمگران و جورپیشگان ، تمام نقاط و زوایاى زندگى را در بر مى گیرد. و این ماجرایى است که بعد از هجوم و سلطه غربیان بوجود آمده ، زیرا قبل از استیلاى آنان در برخى از مقاطع زمانى و در بعضى مناطق ، جور و بیداد در زندگى مسلمانان وجود نداشت ، اما بعد از حمله و چیره شدن آشوب غرب و سلطه گرى فرمانروایان ستم پیشه تازه به دوران رسیده ، رفته رفته سیاست ظالمانه آنها بر تمام سرزمینها و مراکز سایه افکند. به گونه اى صداى مسلمانان را در سینه ها خفه کردند که کسى نمى توانست مسلمانى خود را ابراز نموده و بگوید: پروردگار ما خداست و یا اینکه ما خواستار پیاده نمودن احکام اسلام هستیم ، و خداوند به ما دستور مى دهد که از ستم و بیداد پرهیز نموده و علیه آن قیام نمائیم ، و یا اینکه بگوید حکم خداوند درباره این فرمانروا اینگونه است که باید کشته شود و یا از کار بر کنار گردد، و یا بگوید حکم خدا درباره این قانون این است که باید در برابر آن ایستاد و آنرا دگرگون ساخت .

معنى این گفته این نیست که کسى نمى تواند به طور کلى نام خدا را بر زبان آورد، چنانکه برخى چنین تصور نموده اند، زیرا چیزى که کفار و ستمگران و جباران و حتى بى دین ها را برانگیخته و به خشم مى آورد همانا یاد و نام خداوند است هنگامیکه با کفر و ستم پیشگى و سلطه آنان اصطکاک پیدا نماید.

و در روایتى آمده است :

((به طورى که کسى نمى تواند لااله الا الله بگوید.))

پر واضح است که مراد از این گفته این است که کسى نمى تواند یکتائى و فرمانروائى خدا را اعلان نموده و حکومت کردن کافران و ستمگران را که به قانون خداى عزوجل فرمانروائى نمى کنند، رد نماید.

از امیرمؤ منان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:

((حکومت اهل بیت پیامبر شما که داراى علامات و نشانه هایى است در آخرالزمان پدید مى آید... از جمله زمانیکه رومیان و ترکان ، دیگران را علیه شما بشورانند، و نیروها بسیج گردند... و ترکها با رومیان به مخالفت برخاسته ، و جنگ و درگیرى در روى زمین افزایش یابد.))(4)

روشن است که سخن امام (علیه السلام) درباره فتنه و آشوب رومیان و ترکها و حرکت آنان در یورش علیه سرزمینهاى اسلامى ما از نشانه هاى حضرت مهدى (علیه السلام) مى باشد.

و عبارت ((استئثارت )) در متن روایت تعبیرى است دقیق ، یعنى آنان به منظور سلطه یافتن و استثمار سرزمین هاى اسلامى ما، دست به تحرکاتى مى زنند که خوى آنهاست . همچنین عبادت ((یتخاف الترک والروم )) ((ترکها و رومیان با هم اختلاف پیدا مى کنند)) این کشمکش و اختلاف آنها، با آنکه با یکدیگر هم پیمان بوده اند، بر سر تقسیم و سلطه یافتن در قلمرو نفوذشان مى باشد.

اما در همان حال ، در دشمنى با ما متحد گشته و در شوراندن مردم علیه ما و تجهیز نیروها چنانکه واقعیت امر نشان مى دهد، با یکدیگر همکارى مى نمایند.

((و تکثر الحروب فى الارض )) ((جنگ و درگیرى در زمین فزونى مى یابد)) چنانکه مى بینیم قاره اى خالى از جنگ و ستیزها نیست ، و هیچ جنگى آرامش نمى یابد، مگر اینکه جنگ دیگرى آغاز مى گردد، همه اینها به سبب انتقام جوئى هاى رومیان و ترکان و مخالفت آنان با یکدیگر است ، و پشتیبانان یهودى آنان که هر زمان و هر کجا که بتوانند آتش افروز جنگ ها مى باشند. و به زودى مراد از روم و ترک بیان خواهد شد.

از حضرت على (علیه السلام) نقل شده که فرمود:

((اى مردم آنچه مى خواهید از من بپرسید، پیش از آنکه مرا از دست بدهید زیرا که دانش فراونى در سینه دارم ، و سؤ ال نمائید از من پیش ‍ از آنکه فتنه و فساد مانند شترى که در اثر رم کردن مهارش زیر سم او قرار گیرد و بر ترس و اضطرابش افزوده شود، سرزمین شما را بعد از مرگ و حیاتش پایمال نموده و سایه شوم خود را بر آن بگستراند و یا آتشى از غربى که در هیزمى خشک و انبوه افتد، با فریاد بلند بانگ برآورد. واى بر او از خونخواهى و انتقامجوئى . وقتى گردش چرخ روزگار طولانى شود، مى گوئید مرده و یا به هلاکت رسیده ، (و اگر زنده است )، پس به کجا رفته ، در این هنگام است که معنى حقیقى این آیه ها مصداق پیدا مى کند. ((ثم ردد نالکم الکرة علیهم و امد دناکم باءموال و بنین و جعلناکم اکثر نفیرا.)) ((سپس پیروزى بر آنان را به شما برگردانیم و با مال و فرزندان شما را یارى نموده و تعداد شما را از آنان فزونى بخشیدیم .)) و این داراى علائم و نشانه هایى مى باشد.))(5)

حضرت امیر (علیه السلام) در این روایت از هلاکت و نابودى گسترده غرب با عبارت (در هیزم خشک و فراوان ) و بسیار قابل اشتعال سخن به میان آورده اند، سبب این نبرد فتنه اى است که در منطقه شرق پدید مى آید، و یا به علت جنگ افروزى ترکان شرقى ، یعنى روسها، علیه رومیان است به زودى بیان روایت مربوط به آن در زمره روایات جنگ جهانى که وقوع آن طبقه گفته احادیث و نظر ما در سال ظهور حضرت مهدى (علیه السلام) مى باشد، خواهد آمد.

و نیز از پیامبر (صلى الله علیه وآله) نقل شده که فرمود:

((در آخرالزمان بر امت من بلاى سختى از ناحیه سلطان آنان برسد که از آن بلا و گرفتارى سخت تر شنیده نشده ، بگونه اى که زمین پهناور بر آنان تنگ آید، و به اندازه اى زمین آکنده از ستم و جور شود که مؤ من جهت پناه بردن از ظلم و ستم ، جایگاهى نمى یابد. تا اینکه خداوند مردى از خاندان مرا بر انگیزد و زمین را از قسط و عدل ، آنگونه که از ظلم و ستم پر گردیده بوده ، سرشار گرداند. ساکنان آسمان و زمین از وى خشنود گردیده و زمین ذخائر خود را برمى آورد و آسمان از ریزش باران رحمت دریغ نمى ورزد))(6)

به نقل از حذیفة بن یمان ، پیامبر (صلى الله علیه وآله) مى گوید:

((واى بر این امت از دست پادشاهان ستم گر که مسلمانها را کشته و آنها را از خانه و دیارشان آواره مى گردانند مگر کسى که به اطاعت آنها تن در دهد در آن زمان مؤ من با تقوى به زبان با آنان سازگار و به دل از آنان گریزان است . و چون خداوند متعال اراده فرماید عزت اسلام را بازگرداند، پشت هر ستم گر ستیزه جو را مى شکند، و او بر هر کارى ک بخواهد تواناست ، هم اوست که وضع امت اسلامى را پس از تباهى سر و سامان بخشیده و اصلاح مى کند، اى حذیفه : اگر از عمر دنیا بیش از یک روز باقى نمانده باشد، خداوند آن روز را آن قدر طولانى گرداند که مردى از خاندان من بیاید و بر جهان فرمانروایى کند و اسلام را آشکار سازد، و خدا خلف وعده نمى کند و او بر هر چیزى تواناست ))(7)

و از آن بزرگوار است که فرمود:

((نزدیک است امتها علیه شما یکدیگر را فرا خوانند، بسان فراخواندن خورندگان بر سر سفره . هر چند شما از نظر عدد بسیارید، اما همچون خاشاک بر روى سیل مى باشید، خداوند هیبت و شکوه شما را از دل دشمنانتان برداشته ، و در اثر علاقه مندى به دنیا و بیزارى از مرگ ، ضعف و سستى را به دل شما مى افکند.))(1)

اینها روایاتى روشن و رسا بود که نور نبوت بر آنها تابیده و نشانگر اوضاع و احوال امت اسلامى با زمامداران ستمگر و با دشمنان سلطه گر آنان است و فرج ظهور حضرت مهدى علیه السلام را مژده مى دهند.

و نیز از او نقل شده که فرمود:

((واى بر عرب از شرى که به آنها نزدیک است ، بالها، چیست آن بالها؟، بادى که وزش آن نابودکننده است و بادى که وزش آن برانگیزاننده است و بادى که وزش آن سستى آور است ، واى بر آنها از کشتار سریع و مرگ آنى ، و گرسنگى دردناک ، بلا و گرفتارى بر سر آنان فرو ریزد فرو ریختنى ))(2)

ممکن است مراد از (بالها) هواپیما باشد که همچون باد سریع و آرام مى آید و سبب کشتار زیاد، و باعث مرگ و میر آنى مى گردد و یا اینکه بادى است که از موج بمب هاى قوى و ضعیف ناشى مى گردد. هم چنانکه احتمال دارد که این (بالها) همان است که بیان آن در روایت مربوط به کارزار حضرت مهدى (علیه السلام) با سفیانى و اعراب طرفدار یهودیان و رومیان در معرکه آزادى قدس آمده ، چه اینکه در نسخه خطى ابن حماد چنین آمده :

((آنگاه خداوند، باد و پرندگانى را بر رومیان مسلط مى گرداند، که با بالهاى خود بر گونه هاى آنان آنچنان ضربه مى زنند که چشمهایشان نابینا گشته و زمین شکافته شده و آنها را در خود فرو مى برد.))(3)

و نیز ممکن است بالهاى پرندگان حقیقى همچون ابابیل (پرستو) باشد و یا جنگ افزارهایى مانند هواپیما که حضرت مهدى (علیه السلام) آنها را بکار مى برد، و به رودى بیان آن در بحث رزمگاه بزرگ قدس و در بخش حرکت ظهور خواهد آمد.

از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) نقل شده که فرمود:

((مشرکان ، مسلمانان را به خدمت خویش گمارده و آنان را در شهرها به فروش مى رسانند، و هیچ نیکوکار و بدکارى از این عمل پروائى ندارد. این بلا و گرفتارى آن چنان گریبان گیر مردم آن روزگار شود که همه ناامید و ماءیوس و بدبین شده و تصور کنند که گشایشى بر آنان نیست ، که در این هنگام خداوند مردى از پاکان عترت من و از نیاکان ذریه ام برانگیزد، مردى عادل ، خجسته و پاکیزه که ذره اى (از دستورات اسلام ) را فروگذار نمى کند و خداوند دین و قرآن ، اسلام و مسلمانان را بوسیله او عزت و سربلندى بخشیده و شرک و مشرکین را ذلیل و زبون مى گرداند، وى پیوسته در حالت پروا از خداست و در اجراى حکم خداوند فریب خویشاوند را نمى خورد، سنگ بر روى سنگ نگذاشته ، و عمارتى براى خویش بنا نمى کند، در زمان فرمانروایى خود بر کسى تازیانه نزند مگر جهت اجراى حد شرعى ، خداوند متعال تمام بدعت ها را بوسیله او محو و نابود ساخته و تمام فتنه ها را از بین مى برد و در هر حقى به وسیله او گشوده مى شود و درهاى باطل را مى بندد و خداوند مسلمانان دربند را هر کجا که بسر برند توسط او به دیارشان باز مى گرداند))(4)

این روایتى است که حالت دردناک به ضعف کشیدن مسلمانان ، و خرید و فروش آنان و اسارتشان را در دیگر سرزمین ها ترسیم مى نماید، و این حالت تنها به زمان ما و مسلمانانى که با حقارت کارکنان و خدمتگزاران مشرکان اند منحصر نمى گردد، بلکه شامل معامله بر سر ملتهاى مسلمان و بیرون راندن آنها از سرزمین هایشان و به اسارت درآمدن آنان توسط مشرکان نیز مى شود.

سپس این روایت خاطر نشان مى سازد که در حالت یاءس و درماندگى ، ناگاه منجى عالم بشریت حضرت مهدى ارواحنا فداه ظهور مى کند.

 


,,
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۱ ، ۲۰:۲۱
محمد جواد ...
يكشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۱، ۰۷:۳۲ ب.ظ

کمک داور معروف ایران و آقا امام رضا

حسن کامرانی فر | کمک داور بین‌المللی فوتبال

خانه مادری من نزدیک به حرم حضرت رضا (علیه السلام) است. از این رو سال ها پیش زمانی که

ساکن آنجا بودم، بعضی شب ها، همراه دوستان به حرم مشرف می شدیم و برای راز و نیاز تا سحر در حرم می ماندیم.

یادم است یک شب با تعدادی از دوستان به حرم رفته بودم، وارد صحنی شدیم که در آن پنجره فولاد قرار دارد

 و بیماران لاعلاج به آن دخیل می بندند تا از حضرت شفا بگیرند. همان شب و در همان صحن، من و دیگر دوستانم در حال وهوای معنوی حرم امام رضا (علیه السلام) مشغول ذکر بودیم که ناگهان از میان افراد

دخیل بسته، یک نفر بلند شد و فریادی کشید و شکر خدا را به جای آورد. پس از لحظاتی متوجه شدیم آن شخص نابینا بوده که امام رضا (علیه السلام) در همان شب چشمانش را شفا دادند.

این کرامت را من نه به نقل از کسی شنیدم بلکه آن را با چشمان خودم دیدم. دیدن صحنه شفا یافتن آن شخص نابینا و حالات عجیبی که آن شب به من دست داد، تحولی بزرگ در زندگی ام ایجاد کرد و از آن

وقت هرچه از امام رضا (علیه السلام) طلب کردم و هر حاجتی که از ایشان خواستم به من عنایت فرموده اند.

به طور مثال پیش از جام جهانی ۲۰۱۰، در حالی که حتی تیم ملی کشورمان هم صعود نکرده بود و برخی عوامل در پی حذف تیم داوری ما از حضور در آن رقابت ها بودند، از آن جا که مطمئن بودم با

خواست خداوند و توسل به امام رضا (علیه السلام) می توانم به خواسته ام برسم، حاجتم را با ایشان در میان گذاشتم و به برکت توجهات همین امام بزرگوار توانستم به بهترین وجه ممکن در آن مسابقات حضور پیدا کنم و تا مراحل بالا نیز پیش بروم.

به امید ظهور

با تشکر از سایت پارس فوتبال


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۱ ، ۱۹:۳۲
محمد جواد ...
يكشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۱، ۰۲:۲۱ ب.ظ

دانلود سخنرانی استاد فاطمی نیا درباره روح

 دانلود سخنرانی استاد فاطمی نیا درباره روح

آیا احضار روح وجود دارد؟

آیا غربیها به احضار روح اعتقاد دارند؟

آیا احظار روح کار شیطان است؟

آیا این واقعیت دارد که بزرگان دین ما احضار روح می کردند؟

هدف از احظار روح چیست؟

استاد فاطمی نیا پاسخ این سوالات را با زبان شیوا بیان میکند.


        فرازهایی از سخنرانی استاد فاطمی نیا در این فایل صوتی

بعضی ها در برزخ بیچاره می شوند.

بعضی ها را در آن طرف نگه می دارند 50 سال یا 100 سال

کسانی که تقوای زبانی ندارند به یاد خدا نیستند.

آقای قاصی به شخصی می گوید برو به اون فرد بگو تو که می خواهی

سیر و سلوک کنی چرا به زن وبچه ات پرخاش می کنی.

حجم:        12.4 Mb                 لینک دانلود ( اصلی)                  

زمان:         00:54:16              لینک کمکی

                                  به امید ظهور         


,
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۱ ، ۱۴:۲۱
محمد جواد ...

    سخنرانی استاد توکل اوصاف اولیای الهی(بخش سوم و پایانی)

حجم:    ۶.۳۶  مگابایت                              لینک دانلود(اصلی)

زمان :     ۰۰:۵۲:۵۶                                   لینک کمکی

به امید ظهور


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۱ ، ۰۳:۱۷
محمد جواد ...