انتظار یار

بایگانی
پیوندها
آخرین نظرات
  • ۱۶ خرداد ۹۴، ۱۹:۳۵ - ( ◕ ‿ ◕ ) ابوالفضل حافظی ( ◕ ‿ ◕ )
    خدا را شکر

۹ مطلب در فروردين ۱۳۹۰ ثبت شده است

پنجشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۰، ۰۵:۴۶ ب.ظ

نماز اول وقت

خواندن نماز اول وقت به زندگی انسان معنا می بخشد

حتما به طور مدوام امتحان کنید تاثیرش را یقین بدانید

 که در زندگیتان می بینید. این مطلب را با هم می خوانیم

برای نماز اول وقت نقشه بکشید

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آیت الله العظمی حضرت آیت الله خامنه‌ای به انتشار گفتاری از آیت‌الله محمدعلی جاودان مدرس حوزه و استاد اخلاق با عنوان «برای نماز اول وقت نقشه بکشید» اقدام کرد.

به گزارش  پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آیت الله العظمی حضرت آیت الله خامنه‌ای، این پایگاه به انتشار گفتاری از آیت‌الله محمدعلی جاودان مدرس حوزه و استاد اخلاق اقدام کرد.

بنابراین گزارش، تابستان سال 1387 بود که به اتفاق حاج‌آقای پناهیان به دیدار آیت‌الله محمدعلی جاودان رفتیم تا با ایشان درباره موضوع معنویت و الزامات آن گفت‌وگو کنیم.

یکی از توصیه‌های ایشان یا بهتر است بگویم اولین توصیه‌ی ایشان به جوانان، خواندن نماز اول وقت و صحیح بود. سخنان روز گذشته رهبر انقلاب اسلامی درباره توجه به نماز، بهانه‌ی خوبی است تا دوباره سری به صحبت‌های این استاد اخلاق بزنیم:

دستور اولی که می‌خواهم برای کسانی که قصد شروع دارند، بگویم- مطلبی است که هزاران بار استادان و بزرگانی نظیر مرحوم آیت‌الله حق‌شناس به جوانان توصیه می‌کردند- نماز اول وقت است. نماز اول وقت بخوانید. اگر توانستید، به جماعت بخوانید و اگر هم نشد، همان اول وقت بخوانید.

* برای نماز اول وقت نقشه بکشید

شاید جوان به‌خصوص در این زمان‌هایی که شب‌‌ها کوتاه است و اذان صبح خیلی زود اتفاق می‌افتد و وقت ادای نماز کم است، شکست بخورد؛ عیبی ندارد. برای فردا شب نقشه بکشد. برای پس فردا شب. برای هزار شب دیگر. باید برنامه بریزیم که نمازمان را اول وقت بخوانیم، اما باید در نظر بگیریم که یکی از نمازهایمان نماز صبح است که خیلی هم اول وقت خواندنش مهم است.
بنابراین برای آن ‌هم باید نقشه داشته باشیم، تا حتماً در طرحمان آن را هم به اول وقت برسانیم. اما مشکلش خیلی بیشتر از ظهر و عصر و مغرب و عشاء است.

مثلاً ممکن است که دانشجویی وقت نماز ظهر و عصرش در کلاس مشغول باشد. ما نمی‌گوییم که کلاس را بشکند و بیرون بیاید، اما هر وقت که کلاس تمام شد، بلافاصله برود نمازش را بخواند. دیگر نرود مثلاً یک ناهاری با خیال راحت بخورد و یک ساعتی هم استراحت، نه. نمازمان را می‌خوانیم. دست ‌کم وضو می‌گیریم و نماز ظهر را می‌خوانیم تا از اول وقتش خیلی دیر نشود. بعد هم اگر گرسنه بودیم، ناهار می‌خوریم و نماز عصرمان را بلافاصله می‌خوانیم. این نماز اول وقت را برایش بکوشیم.

* شیطان از چه کسی هراس دارد؟

اگر روایت این باب را دیده باشیم، می‌فرماید که شیطان از کسی که نمازش را اول وقت می‌خواند و بر آن مراقبت می‌کند، همیشه ترسان است. «لایَزالُ الشّیطانُ زائِلاً مِن بَنی ‌آدم». این نکته را هم به نماز اول وقت اضافه کنیم که نماز صحیح بخوانید.
بنابراین برای این‌که نماز صحیح باشد، من ناگزیرم که رکوع صحیح بیاموزم، غسل صحیح بیاموزم، یک حمد و سوره‌ی صحیح بیاموزم و مسائل دیگر نماز را بیاموزم که اگر کلش را جمع کنی، ممکن است در سه چهار ساعت بشود به همه‌‌اش پرداخت.

تقلید صحیح؛ یعنی می‌پرسم و عمل می‌کنم. چند مسأله در باب وضو باید بخوانم؛ مثلاً به اندازه‌ی دو صفحه رساله، برای غسل باید دو صفحه رساله بخوانم، برای نمازم هفت، هشت صفحه باید بخوانم تا مسائل اصلی را یاد بگیرم. چون جوانم، زودتر یاد می‌گیرم. بعد هم دو بار، سه بار یا بیشتر پیش معلم می‌خوانم تا تصحیح شود.

من به یک نماز صحیح احتیاج دارم و بعد از آن به یک نماز اول وقت. جوان مادامی که نمازش را صحیح می‌خواند، نمازش را دقت می‌کند، مواظبت می‌کند و اول وقت می‌خواند، شیطان ترسان است. نه این ‌که جوان از شیطان ترسان باشد؛ شیطان از آن جوان ترسیده است. اگر انسان این‌گونه نباشد، آن‌وقت شیطان طبق روایات، انسان را به جاهایی می‌برد که دیگر برگشت ندارد.

اگر می‌خواهید همیشه سالم و محفوظ بمانید، نماز اول وقت بخوانید. نماز اول وقت ایجادکننده‌ی ترس از خداست. بعضی جوان‌ها دو دقیقه نماز می‌خوانند؛ نه دو دقیقه و نه نیم ساعت. ما که یک ذره بیشتر کِش می‌دهیم -که آن‌ هم از روی عادت است و قیمت ندارد- می‌شود پنج دقیقه. «سبحان ربی العظیم و بحمده» را صحیح بگو؛ یک بار بگو، اما صحیح و با آرامش بدن. صحیح خواندن نماز مثل این است که انسان به دیوار مستحکمی تکیه کرده باشد. این امر را اگر شما به‌دست بیاورید، حتی با نیروی خیلی زیاد هم این زمین نمی‌خورد. شاید تکان بخورد، اما زمین نمی‌خورد. ممکن است حوادث مهمی هم برایش پیش بیاید، اما آن حوادث با نماز اول وقت و صحیح، او را به زمین نمی‌زند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۰ ، ۱۷:۴۶
محمد جواد ...
پنجشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۰، ۰۱:۰۶ ق.ظ

سخنی با خوانندگان در سال سوم وبلاگ

امروز دو سال از این وبلاگ می گذرد

وبلاگ نویسی را جهاد مجازی می دانم

باید در این جهاد تلاش کرد که در فضای مجازی تا ثیر گذار باشیم

یادم می اید مدتها پیش از خواننده زنی نوشتم که تازه مسلمان شده بود

قبل از اینکه مسلمان بشود نیمه عریان و مانکن بود

بعد از این مطلب ورودی هایی که به وبلاگم داشتم بیشتر ازگوگل بود

که با کلمات خواننده زن اروپا خواننده نیمه لخت و

نظیر این جور کلمات به این وبلاگ راهنمایی می شدند

متاسفانه وبلاگهایی که در این زمینه فعالیت می کنند بسیار زیاد است

وطوری می نویسند و تصاویر را کنار مطالبشان می گذارند که بسیار

جلب نظر می کند. این کار باعث می شود کاربر تا ساعتها وقت خود را

در این گونه وبلاگها یا سایتها بگذراند.

کم کم این گونه کارها باعث می شود جوان هدف از آفرینش خود را فراموش کند

و با لذت های زود گذر خود را سر گرم کند .

تکلیف

بر وبلاگهای مجازی است که با بهتر کردن مطالب شان ،

در فضای مجازی تاثیر گذار باشند

از پروردگارم می خواهم از بقیه غیبت امام زمان صرف نظر کند

و دیدگان مارا به جمال دلربایش را منور سازد

به امید آن روز که امیدوارم بسیار نزدیک باشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۰ ، ۰۱:۰۶
محمد جواد ...

حجت‌الاسلام پناهیان در گفتاری خواندنی تبیین کرد؛
 
دومینوی منتهی به ظهور و راهکار زدن شبکه بین‌المللی ظالمان با استفاده از آیه "قل انما اعظکم بوحدة..."                                  
 

برای منتظران قیام آقا امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه الشریف هیچ مطلبی زیباتر از این نیست که در مورد زمان، شرایط و چگونگی قیام حضرت سخن گفته شود. هرجایی در عالم حرکتی رخ می‌دهد،

 منتظران حضرت، این حرکت را در ارتباط با قیام مورد محاسبه قرار می دهند که  انشاءالله این اتفاق‌های عالم، بد و خوب و تلخ و شیرین همه این مقدمات عاجل باشد و طبیعی هم هست، امتی که 1400 سال منتظر بوده، خیلی مراقب اوضاع عالم هست تا ببیند چه زمانی مولای او، که منجی عالم است، ظهور خواهد کرد.

اما برای نزدیک بودن ظهور، دو نوع دلیل وجود دارد که یکی از این دو نوع، حوادثِ در آستانه ظهور هستند، حوادثی که در عالم رخ می دهند و در روایات هم این حوادث ذکر شده است، ما با آن حوادث در این

 جلسه زیاد کاری نداریم و آن حوادث زیاد تکلیفی برای انسان روشن نمی‌کند، حوادثی هستند که باید رخ دهند و یا بعضا مبهم هستند و یا ممکن است حتی این حوادث رخ ندهد و ظهور رخ دهد، کما اینکه این مطلب در روایات تصریح شده است، ما به حوادث کاری نداریم، سیل‌ها و زلزله‌ها باید این‌گونه باشند،

 تعداد کسانی که به مرگ طبیعی و غیرطبیعی می‌میرند، باید این تعداد باشند، یا برخی از مردم منطقه علیه حکام خودشان خروش می‌کنند و برخی از حکام در این شرایط می‌میرند، این ها مسایلی است که

 در حوادث ظهور ذکر شده و نمی‌خواهیم الان به این بحث بپردازیم، احتیاط خیلی بالایی هم وجود دارد که انسان بتواند، حوادث را تطبیق بدهد، یعنی آنچه که در روایات در باب ظهور آمده است، بتواند تطبیق بدهد که این اتفاقی که در این منطقه افتاده، مصداق همان نکته‌ای است که ائمه بزرگوار علیه‌السلام در روایات، بیان فرمودند، به هر حال بحث پرطرفدار و دقیقی لازم دارد که باید در جای خودش به آن پرداخت.

حجت‌الاسلام والمسلمین علیضرا پناهیان در نوروز سال جاری، سخنرانی مبسوطی در شلمچه ایراد کرد که به بیان قواعد ظهور اختصاص داشت. وی در این گفتار خواندنی به تبیین مقوله "انتظار اجتماعی" و ارتباط آن با آیه شریفه "قل انما اعظکم بوحدة ان تقوموا لله..." می‌پردازد و تأکید می‌کند که 


نوع دیگر دلایل نزدیک بودن ظهور حوادث در آستانه ظهور نیستند، قواعد ظهور هستند؛ یعنی چه؟ بالاخره روزی این ظهور رخ خواهد داد و عدالت، حکومت و نور حضرت عالم را فرا خواهد گرفت، آیا این ظهور

 بی‌قاعده و بی‌ضابطه رخ می‌دهد یا قواعدی در عالم وجود دارد که این سلسله قواعد باید پشت سرهم مرتب چیده شوند تا ظهور رخ دهد باید به این قواعد خیلی توجه کرد و این قواعد، تکلیف‌زا هستند مثلا در

 حوادث آمده است که اگر فلان پادشاه مرد، ظهور نزدیک می‌شود این برای ما تکلیف‌زا نیست باید صبر کنیم تا آن پادشاه فوت کند، حوادث، زیاد تکلیف‌زا نیستند ولی قواعد تکلیف‌زا هستند، مثلا اگر در روایات

 به عنوان یک قاعده فرموده باشند که حق از باطل باید کاملا جدا شود، تفکیک حق و باطل و شفاف شدن مرزها یکی از مقدمات ظهور است و این را می توان به عنوان یک قاعده پذیرفت و برای آن

 روشنگری کرد، قیام به حق کند و مرزها را شفاف کند ومثلا اگر آمده باشد در قواعد ظهور که ظهور زمانی رخ خواهد داد که خلأ تئوریک در دنیا پدید آمده باشد، دیگر کسی مدعی نباشد که می‌تواند جهان را اداره

 کند، تئوری تجربه نشده ای وجود نداشته باشد، ظهور آن زمان رخ خواهد داد، دیگر آدم تکلیفش را با تئوری های دست ساز بشر می تواند روشن کند و در جهت بطلان آن ها و بیان بطلان آن ها عملا و نظرا با زبان و بیان خودش، فعالیت کند. بالاخره قواعد ظهور خیلی مهم تر هستند. در حوادث ممکن است

 بداع حاصل شود ولی در قواعد بعید است که بدعت حاصل شود بالاخره عالم طبق یک سری سلسله قواعد و سنن الهی اداره می شود سنت های الهی هم تبدیل و تغییری پیدا نمی کنند ما باید ببنیم که طبق چه قاعده ای ظهور رخ خواهد داد و برویم ببینیم که اگر در فرایند فراهم کردن آن قاعده‌ها و محقق کردن آن ها می‌توانیم نقشی داشته باشیم، نقش خودمان را ایفا کنیم.


با این مقدمه وارد بحث خودمان شویم، و آن بحث این است که انقلاب اسلامی ایران و قیام نورانی مردم شریف ما که یکی از نقطه های عطف آن در همین مکانی است که شما امروز حضور دارید و مشرف شده

 اید به این مکان عزیز یعنی شلمچه نورانی و نازنینی که شاید بتوان گفت بیشترین شهدای دفاع مقدس در همین مکان به شهادت رسیدند، در جریان استمرار این قیام نورانی بود که چنین مکانی، با خون

 شهدا عزت پیدا کرد؛ حال، این قیام انقلاب اسلامی ایران چگونه مقدمه ظهور حضرت است و می تواند باشد، کما اینکه در روایات فرموده اند، یخرج ناس من المشرق فیوطئون للمهدی سلطانه. می تواند زمینه ساز قیام حضرت بشود.


من قواعد را بسیار مختصر توضیح می دهم با استفاده از یک آیه قرآن و آن آیه ای است که امام خمینی در صدر اولین اطلاعیه انقلابی خود آوردند، آیه عجیبی هم هست، این آیه را در اولین سخنرانی امام و در صحیفه امام می توانید مشاهده کنید، اطلاعیه حضرت امام 15 سال قبل از 15 خرداد صادر شده است،

 بعد توضیح حضرت امام درباره این آیه شریفه نیمی از این اطلاعیه را به خود اختصاص می دهد و آیه شریفه این است که: "قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی"، "پیامبر من بگو: من یک

 موعظه و تنها یک موعظه برای شما دارم و آن این است که برای خدا قیام کنید"، همه الحمدالله اهل فضل هستید و امام جمعه محترم شهر خرمشهر و اساتید محترم حضور دارند، "إنّما" در اینجا از ادات حصر است، فقط می خواهم یک موعظه کنم، که عجیب بودنش برای این است که تمام رسالت انبیا و تمام

 پیام های الهی جمع می شود، در این یک کلمه که به خاطر خدا قیام کنید، "مثنی و فرادی"، دو نفری و یا یکی یکی. شما قیام کنید و به بقیه کاری نداشته باشید.


حالا مجبورم از یک اصطلاحی یاد کنم که هر چه فکر می‌کردم که در راه چه تعبیری را می‌توانم به جای این اصطلاح به کار بگیرم، به ذهنم نرسید. بازی دومینو را شما دیدید، البته بازی نیست یک وضعیت

 است، مثلا یک سلسله آجر کنار هم چیده باشند و به صورت ایستاده که اولین آجر را که می‌اندازند، به دومین آجر و سومی به چهارمی می خورد و همین طور تا آخر ادامه پیدا می کند و یک وضعیت تسلسلی پیش می آید، این بازی را گاهی به‌صورت طرح‌ها و نقشه‌های مختلف می‌کشند. ما شاهد یک حرکت

 پیچیده و جذاب هستیم، بر اساس طراحی‌ای که شده است، می خواهم عرض کنم که قیام برای خدا شبیه بازی دومینو می‌ماند که وقتی اولین حرکت شد بقیه، دیگر نه در دست ما هست و نه در دست

 دشمنان ما که بخواهند مانع آن شوند و نه ما می توانیم  فوایدش را محاسبه کنیم. به همین دلیل خداوند متعال در این آیه می فرماید شما کاری به بقیه نداشته باشید، شما قیام لله کنید، انگار خدا می‌خواهد بفهماند که بقیه اش با من، بقیه با سنت های من. تو به خاطر پروردگار عالم قیام به حق

 بکن، به بقیه کاری نداشته باش. حتی یک نفره در راه خدا قیام کن، تمام اوضاع عالم درست خواهد شد. موضع دیگری برای اصلاح وضعیتی، در گوشه و کنار عالم نیاز نیست، والا خداوند متعال که نقص را

 تحمل نمی کند، خرابی را که تحمل نمی کند، خدایا ما قیام کردیم یک گوشه ای از اوضاع درست شد بقیه اوضاع چطور، نصایح دیگری بفرمایید برای اینکه بقیه اوضاع عالم درست شود و خداوند بزرگ می فرماید من فقط به یک چیز موعظه می کنم و یک کار بیشتر نیاز نیست که شما انجام دهید. خدایا ما اگر یک کاری انجام دهیم و آن قیام در راه تو، بقیه کارها چه؟ معنای این آیه این است که بقیه کارها خودش درست می شود، مثل بازی دومینو.


در جای دیگری خداوند متعال می فرماید والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا، تو در راه ما جهاد و تلاش کن ما خودمان هدایت می کنیم و راه ها را برایت باز می‌کنیم، حالا این دومینو در اوضاع منطقه به کجا رسیده و چگونه به ظهور منتهی خواهد شد، قابل تأمل است.


بگذارید یک خاطره ای از حضرت آیت الله بهاء الدینی این عارف بی نظیر و کم نظیر و شخصیت والا مقام که رضوان خدا بر او باد، برای شما نقل کنم. خاطره ای که ایشان مکررا بیان فرموده اند و در برخی از کتب هم این خاطره نوشته شده. بعد از اینکه حضرت امام به ایران تشریف فرما می شوند و انقلاب به پیروزی

 می‌رسد و امام در قم مستقر می شوند، ایشان خدمت امام می رسد و معروف است که آیت‌الله بهاء‌الدینی چشم برزخی داشتند و می توانستند، تحولات را پیش بینی کنند. وقتی آقای بهاء الدینی با آن نگاه خودشان پیچیدگی های اوضاع را می بینند و خطراتی که در پیش است و دقت هایی که باید

 صورت بگیرد، به امام این مطلب را عرضه می دارند، که می دانید چه خطراتی در پیش است؟ خطر نه اینکه انسان متضرر می شود و یا اوضاع خراب می شود، خطر یعنی امر خطیری که آدم باید مراقبت زیادی داشته باشد. امام به ایشان یک جواب دادند که خیال انسان را از این انقلاب راحت می‌کند، فرمودند آقای بهاء الدینی کار، دست من نیست، فرد دیگری دارد، اداره می کند.


این همان بازی دومینو است، تو قیام کن، بقیه راه ها خودش باز می شود. وقتی که جوان های ما متحول شده و به جبهه ها آمده بودند، واقعا بدون مبالغه امام در مورد آن ها می فرمودند "این ها یک شبه، راه صد ساله را طی کردند"، می فرمودند خدا جوان های ما را متحول کرده است و جوان ها هم مغرور نشوند و فکر نکنند که کاری کرده اند. خدا اراده کرده است که جوان ها را متحول کند و هرکسی کوچک‌ترین عنایتی به پروردگار عالم در قلب خودش ببیند و به حضرت حق توجه کند، حضرت حق دست او را می گیرد و یک شبه راه صد ساله را خواهد برد و به چه جاهایی این جوانان رسیدند. الان شما اوضاع منطقه را نگاه کنید، به سهولت فرمایش حضرت امام را می بینید، انگار خدا مردم منطقه را متحول کرده و ظلم ستیزی را در دل ها انداخته است. خدا در دل ها شورشی به پا کرده است که اوضاع عالم این گونه به هم بریزد. مردم مقابل ظلم و ستم بایستند.


شما قیام لله که کنید، اخلاق‌تان هم اصلاح می شود، روحیات‌تان نیز تلطیف خواهد شد. در همین مکان مقدسی که شما حضور دارید، من از شهدایی که در همین منطقه دقیقا به شهادت رسیدند، می توانم

 خاطراتی را برای شما نقل کنم. این منطقه، منطقه عجیبی است، بنده که کور باطن هستم و شما اهل دیده و نظر قلبی هستید، حتما بال و پر زدن فرشتگان را در این عبادت گاه بزرگ احساس می کنید، در دو زمان در این منطقه جنگ سختی در گرفت، یکی قبل از عملیات بیت المقدس، در منطقه شلمچه اوج

 درگیری رزمندگان با دشمن بود که محاصره خرمشهر را رزمندگان در همین نقطه شلمچه قطعی و

 محاصره را تکمیل کردند تا بتوانند به خرمشهر حمله کنند و دیگر دشمن راه فراری نداشت. سخت ترین عملیات دشمن در همین منطقه بود، تصادفا من در آن جا به عنوان یک شاهد بی ارزش حضور داشتم،

 اینجا وقتی بچه ها می جنگیدند، آن قدر به دشمن نزدیک بودند که حالتی شده بود هر کس سر از خاکریز در می آورد، یکی با تیر می زد، یعنی با کلاش در پشت خاکریزها با یکدیگر درگیر می شدند،

 ماشین نمی توانست در این قسمت بیاید و اگر می آمد، قطعا هدف قرار می گرفت، گلوله می خورد و ما هم ماشین های آن‌طرف را می زدیم و دشمن هم نمی توانست عقب نشینی کند، ما هم آمده بودیم تا

 جایی که می توانستیم جلو آمده بودیم تا بتوانیم محاصره را تنگ تر کنیم و خرمشهر را آزاد کنیم، کشته های دشمن در مقابل ما روی زمین افتاده بودند و محیطِ بسیار متعفن و آلوده ای را درست کرده بود. بچه

 ها دچار بیماری های متعددی می شدند. جالب است که آمده بودند در بین رزمنده ها که ببینند کسی دچار بیماری شده است یا نه، تا بفرستند عقب و قسمت بعدی عملیات را که آزاد سازی خرمشهر است، نباشند، بچه ها گریه می کردند و دیدم که می گفتند نگویید که من مریض هستم و بگذارید که من قسمت بعدی عملیات را باشم و قسمت بعدی عملیات را که آزاد سازی خرمشهر بود با جسم نحیف

 آمدند و وقتی خرمشهر آزاد شد و آمدند تا نیروها را ببرند، خدایا تو شاهد هستی که این بچه ها ضجه می زدند و می گفتند: ما را از جبهه نبرید، می گفتند:خرمشهر آزاد شد، برگردید، مرخصی می دهیم تا به مداوای خودتان بپردازید ولی قبول نمی کردند، این تحولات در افراد چگونه رخ می دهد.


بار دوم که در شلمچه عملیات سختی شد، عملیات کربلای 5 بود که همانطور که شما در این جاده می آمدید و می دید که سطح اطراف آن یک مقدار پایین تر بود، دشمن گرای جاده هایی را که روی آب بود، وسط آب بود و بقیه قسمت ها را که پر از آب بود و موانع ایذایی که داخل آب گذاشته بودند، داشت و

 رزمندگان زمانی که عملیات را شروع کردند، دشمن تکلیفش این بود که یک جاده را تحت بمباران قرار دهد و از انواع سلاح ها استفاده می کرد و به سرعت از این گردان یک دسته باقی می ماند، در شلمچه یک وضعی بود، اینکه در بین تمام مناطق عملیاتی، اینجا نام ویژه ای پیدا کرده است، به خاطر این است که این جا محل عروج پروانه هایی است به سوی آسمان و رضوان الهی که واقعا به این تعداد و این کیفیت، بی نظیر بودند.


یکی از همین شهدای شلمچه، قبل از اینکه بیاییم منطقه با گردان مرخصی رفته بودیم ، یک فردی آمد که رانندگی می کرد و ما را به مدرسه ای برد تا سخنرانی کنیم و بچه ها را به جبهه دعوت کنیم، خیلی

 شوخ بود، وقتی از مدرسه برمی گشتیم، به من گفت فلانی من شما را آوردم تا سخنرانی کنید و دیگران را دعوت به جبهه کنید، ولی ما خودمان به جبهه نرفتیم، گفتم: خُب چرا نمی آیید، گفت: فلانی،

 من از مرگ می ترسم. اهل جبهه بود ولی با صداقت این حرف را زد، یک رفیق دیگر هم داشت، او هم گفت که من هم دقیقا همین طوری هستم، شما که صحبت می کردید ما به هم می گفتیم که به جنگ نمی رویم، گفتم ترس از مرگ چیزی نیست، بیا یک مقدار با هم صحبت کنیم شاید حل شد، یک مقدار

 صحبت کردیم ولی آن ها مثل اینکه حرف ها را بهتر از خود ما گرفتند، گفتند می آییم، هر دو در عملیات کربلای 5 که عملیات بعد از حضور این ها در جبهه بود، به شهادت رسیدند، غرضم از این خاطره، خاطره بعدی است. شب قبل از عملیات که می خواستیم از کرخه حرکت کنیم، این آقا آمد در چادر ما، در چادر

 زیلویی بود که آن را هم برداشته بودیم، گفت: فلانی من یک مشکلی دارم می خواهم سوال کنم، مشکلش را سوال کرد و رفت و با خوشحالی هم رفت، بعد از عملیات یک نفر آمد به من گفت که فلانی، در چادر چه از شما سوال کرد، گفتم: سوال ساده ای کرد، چطور؟ گفت: قبل از اینکه بیاید و این سوال را از شما بپرسد، به من گفت من یک گیری دارم اگر این گیر را برطرف کنم، من این عملیات رفتنی هستم و بعد که از عملیات بیرون آمد، گفت گیرم برطرف شد.


ببینید در طول یک ماه این سفر معنوی از آن نقطه ای که صادقانه می گوید من از مرگ می ترسم و از خودم بَدم می آید که جبهه نرفتم، یک ماه نکشید که گفت، من یک مشکلی دارم که اگر برطرف شود، من خواهم رفت.


به او گفتم سوالی که از من کرد این بود، آقا من برخی از وقت ها بلند می شوم برای نماز شب و احیاناً برخی رفقای دیگر بلند نشده اند، مقداری این غرور مرا می گیرد و از این حالت بدم می آید، یا بیدار می شوم من را می بینند، یک ذره خوشم می آید، خُب من خیلی ناراحت می شوم من می خواهم نماز شب بخوانم، و از این حالت بدم می آید و ناراحتم از آن. ببینید که روحش چقدر لطیف شده است و از چه چیزهایی ناراحت می شود، چقدر خالصانه و مخلصانه و عمیق عوض شده است.


این حرف بر زبان ما جاری شد و حرفی بود که برای او بود، به او عرض کردم تو رفتی جلوی در خانه خدا، استغفار کنی و الهی العفو بگویی، می خواهی از گناهانی که در طول روز انجام داده ای، حرف بزنی، این

 حالت بد می آید در قلبت و می گویی که خدایا من از این حالت استغفار می کنم، مثل مادری که بچه مریضش را که تشنج کرده به دکتر برده و یک دفعه در نزد خود دکتر اوضاعش متشنج می شود، می گوید آقای دکتر بچه من همین وضع را دارد، این را درمان کن. گفتم نزد خداوند متعال اگر به حال بدی دچار

 شدی، به خدا نشان بده تا مداوا کند، این مایه تضرع تو می شود. با کمال سادگی رفت. این حالت های معنوی را می خواستم ترسیم کنم، اینکه امام می فرمود: این ها یک شبه راه صد ساله را طی کردند.


قیام برای خدا بکن، اوضاع معنوی‌ات درست می شود، اگر در جامعه ما جوانی، بی دین وجود دارد برای این است که مدیران فرهنگی جامعه، انقلابی‌گری را توصیه نکردند و ترویج ندادند. مردم، اگر می خواهند

 سرگرم شوند باید با دیدن فیلم انقلابی سرگرم شوند، انقلابی باشید تا پاک و نورانی شوید، مادرها و پدرهای محترم اگر می‌خواهید بچه‌هایتان پاک، درس خوان، موفق، باصفا و متدین زندگی کنند، باید انقلابی زندگی کنند و راه دیگری ندارد.


اگر می خواهی دخترت محجبه شود، باید انقلابی شود، انقلابی نباشد و بدحجاب هم باشد، با هزار نصیحت هم درست نمی شود، انقلابی نباشد و بی نماز هم باشد، با هزار نصیحت هم درست نمی شود ولی اگر انقلابی باشد به اوج می رسد، آموزش و پرورش در کجای مباحث درسی‌اش تعبیه کرده

 است که این دانش آموزان را انقلابی تربیت کند، آموزش و پرورش مگر برای درس خواندن نیست، شهید چمران، همیشه نمرات عالی می گرفت. در یکی از مناجات های خود نوشته است، خدایا تو دیدی که من همیشه سعی می کردم تا نمره 20 بگیرم، تلاش و جهاد علمی من برای این بوده است که هیچ وقت

 تحمل نمی کردم یک مومن و مسلمان، از نظر علمی زیردست یک کافر باشد، ببینید به انگیزه انقلابی‌گری درس می خواند، اخلاق خانواده را می خواهید درست کنید که زن و مرد کمتر از هم طلاق بگیرند و بیشتر با هم مهربان باشند و بچه هایشان با صفاتر زندگی کنند، از طریق انقلابی‌گری است، قل انما اعظکم بواحده، خدا یک موعظه می کند، تو انقلابی باش و تو قیام برای خدا انجام بده، این روح تو اصلاح خواهد شد.


جهاد اقتصادی هم که نام شریف این سال قرار گرفته است، همین است، باید انقلابی گری کنیم تا در عرصه اقتصاد مشکلات را حل کنیم.


شما قیام برای خدا کن، از نظر معنوی وضع بسیار عالی پیدا خواهید کرد، هرکس از نظر معنوی وضعیتش درست شود، برگردد و در دل خودش نگاه کند ببیند با ظالمانِ سفاک و گرگی که در عالم در حال پاره کردن مردم مظلوم و مسلمان هستند، با آن ها چه رابطه‌ای پیدا کرده است. آدمی که از نظر معنوی

 روحیه عالی معنوی ندارد، باید برگردد تا ببیند چه نسبتی با آن گرگ های دَدمنش دارد، اگر به خودش نگاه کند، می بیند که یک تناسبی بین او و آنها وجود دارد، باید از آنها فاصله بگیرد، ظلم ستیز شود، عمیقا مرگ بر آمریکا و اسراییل بگوید، عمیقا مرگ بر ظالم بگوید، در این حالت نمازش هم بهتر می شود

 و دیگر حاضر نیستی حتی یک لقمه حرام هم بخورد. چرا امروز باید مرگ بر آمریکا و اروپا بگوییم؟ چون به خاطر یک مقدار نفت چه بلاهایی که بر سر مردم نمی آورند. در لیبی ببینید که چه جنایت هایی می کنند، خُب یک دلیلش، حرام خوردن است و فرقی هم نمی کند، او زورش می رسد که لیبی را بمباران

 کند، تو زورت می رسد پشت دخل مغازه مال حرام بخوری. این دو را در یک جا می گذارند حتما نباید من و تو موشک داشته باشیم، تا به مظلومی بزنیم، تو هم جیب یکی را خالی کرده ای، حال اگر علیه ظلم قیام کنی، خودت دیگر ظلم نخواهی کرد، این، آن دومینوی عجیب قرآن است که می گوید قل انما اعظکم بوحدة.


اما در بُعد فردی و اجتماعی، ابتدا مسئله اجتماعی را بررسی می کنیم، ببینید چه اتفاقی می افتد.


شما به عنوان منتظر، می خواهید برای فرج حضرت دعا کنید. انتظار یک مقوله فردی نیست، اگر کسی بگوید "آقا امام زمان، من کاری به عالم ندارم، به قیام و قعود شما هم کاری ندارم، به غیبت و ظهور شما هم کاری ندارم، من شما را دوست دارم و با شما مناجات می کنم،" ملائکه یک کشیده به صورتش می

 زنند و او را به جهنم می‌اندازند. این چه حرف مزخرفی است که می زنی؟ امام زمان، وجود و رنجی که تحمل می کند، به خاطر نجات بشریت است، حالا تو می گویی "من به بشریت کاری ندارم، فقط به تو

 علاقه دارم"، این گونه آدم ها خودشان را استهزاء می کنند، مناجات با مهدی فاطمه(س) را استهزاء می کنند، "متی ترانا و نراک و قد نشرت لواء النصر" کی ما تو را می بینیم درحالی که عالم را گرفته ای، ما ظهور تو را می خواهیم، ما از غربت بیرون آمدن تو را می خواهیم، یعنی چه که به عالم کاری نداریم؟  اصلا مقوله انتظار، یک مقوله اجتماعی و برای آدم های انقلابی است، برای آدم هایی است که به فکر بشریت هستند، شما می گویید چون من آدم امام زمانی شدم، امام زمان علیه السلام می خواهد برای مردم عالم کاری کند، من هم برای کسانی لااقل یک کاری بکنم و حرکتت را شروع می کنی. می

 خواهی دو تا فقیر را سرپرستی کنی و مستمندان را تحت رسیدگی خود قرار دهی، خودت هم پول نداری و می خواهی واسطه شوی تا برایشان پول جور کنی، دو تا حرکت باید از خود برای حضرت نشان بدهد. تو حرکتت را آغاز می کنی و می رسی به ریشه فقر و وقتی می رسی به ریشه فقر باید علیه ظالمانی که مسبب فقر هستند، فریاد بزنی، وقتی این کار را کردی با چه وضعی مواجه می شوی.


خلاصه می کنم، الان اوضاع دنیا این گونه است که با یک ظالم که در می افتی، شبکه بین المللی دنیا دنبالت می آیند، دیگر ظالم منطقه ای را نمی توان از بین برد، ما آمدیم که ظالم منطقه ای خودمان را که

 شاه ملعون بود، از بین بردیم، 32 سال است که با شبکه بین المللی ظالمان، درگیر شدیم، حالا یا باید شبکه بین المللی ظالمان را از بین ببریم، یا باید برگردیم تحت ستم و چون ما تحت ستم برنمی گردیم، پس باید آن ها از بین بروند.


این اوضاعی که در عالم می بینید، همه دنباله همان بازی دومینویی است که تو علیه ظالم منطقه ای قیام کن، شبکه بین المللی ظالمان به حرکت در می آیند و به ولوله می افتند که در مقابل شما

 بایستند. شما تا قیام کردید و در قیام خود استواری کردید، نتیجه اش این شد که مردم منطقه یکی یکی برایشان بیداری حاصل شد و وقتی بیداری حاصل شود، شبکه بین المللی ظلم باید چه کند، آیا می شود یکی از این کشورها بدون کشور دیگر، به پیروزی برسد؟ همه باید با هم به پیروزی برسند والا نمی

 شود این اوضاع را ادامه داد، حالا غربی ها هر غلطی که می خواهند بکنند، می دانند که تمام جنایت هایی که در منطقه می کنند، برایشان هزینه دارد، اما چاره ای ندارند. می دانند آن ها را به شکست نزدیک می کند، اروپایی های نامردی که حمله می کنند به کشورها و آن ها را غارت می کنند، می دانند که دارند، جنایت می کنند، ولی شما باور کنید که آن ها راه دیگری ندارند، در حال نابودی هستند، از درون درحال متلاشی شدن هستند، جای پای دیگری در منطقه ندارند.


آقا تو یک نفره بلند شو و قیام بکن ببین نتیجه اش چه می شود. بقیه اوضاع عالم درست خواهد شد، ما خوشبختیم که ظالمان دنیا با هم پیوسته اند، همه همدیگر را کمک می کنند و هوای یکدیگر را دارند،

 همه بقایشان را وابسته به بقای دیگر می دانند، اینجوری به چه نتیجه ای خواهیم رسید، به این نتیجه می رسیم که با زدن هر کدام از این ظالم ها، با سست کردن بنیان هرکدام از این ظالم ها، پایه‌ی حاکمیتی کل ظلم در جهان زده می شود.


در چنین شرایطی، چاره ای نخواهد بود که مهدی فاطمه ظهور کند، آقای ما بیاید و عالم را نجات دهند و مقدمات فرج این است و این قاعده برای ظهور است و در قاعده که بداع حاصل نمی شود، در حادثه بداع

 حاصل می شود. باید جهان به اینجا برسد و خوش به حال شما مردم که توانستید مقدمه ساز شوید، اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله شهدایی که در همین منطقه به شهادت رسیدند در عملیات کریلای 5 من یک روضه ای در دو کوهه برایشان خواندم و همان روضه را برای شما می خوانم.


شهدا ما برای غربت شما گریه نمی کنیم، اگر چه شما غریب بودید، اگر چه شما در اوج عصمت و پاکی یکی یکی در این خاک گلوله می خوردید و زمین می افتادید و ملائکه مناجات های شما را می شنیدند و

 به حال شما غبطه می خوردند. شما مظلوم بودید ولی مظلومانی عزتمند. در دو کوهه وقتی این روضه را برایشان خواندم نمی دانید، چه کردند، به آن ها گفتم بچه ها عکس هایتان را آماده کردید، رسم بود

 که بچه ها به جبهه که می آمدند، عکسی را به صورت دسته جمعی می انداختند و یادگاری در خانه می گذاشتند، می گفتند وقتی شهید شدیم این عکس را داشته باشید. یک لطفی بود که در حق خانواده و بچه محل ها می کردند. الان شما که آمدید جبهه را زیارت کنید، برخی هایتان زایران کربلای

 اباعبدالله الحسین هستید، خوش به حالتان هیچ کدام عکس و وصیت نامه نگذاشتید، اما هرکسی از رزمنده ها می آمد، دستش را از دنیا شسته بود و خداحافظی هایش را کرده بود، گفتم بچه ها شما عکس هایتان را انداختید و آماده عملیات هستید، دیدار نزدیک است و همه شما می دانید که هر کدام از

 شما که شهید شود، مردم دور خانه شما می ریزند و به شما و به پدر و مادرتان احترام می گذارند، به بچه هایتان اگر بچه ای دارید به اهل و عیال شما، گل گردنشان می اندازند، عکس‌تان را روی حجله قرار می دهند، اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله، کربلا هر شهیدی که روی زمین می افتاد، می دانستند که

 سرشان روی نیزه می رود و بچه هایشان را به اسارت می برند، ای زایران کربلا، که از شلمچه کربلا می روید، بدانید که امام حسین جور دیگری شما را تحویل می گیرد، می گوید به به این ها بوی سربازان خود من را می دهند، کجا بودید در شلمچه بودید، گرد و غبار پاک قدوم شهدای کربلا روی سر و صورت شما نشسته است و وارد کربلا می شوید، بیشتر شما را می پذیرند ولی هر وقت آنجا رفتید شهادت دهید،

 می دانید در کربلا چه روضه ای باید بخوانید تاهمه شهدای کربلا با شما گریه کنند، وقتی بین الحرمین رفتید، بگویید امان از دل زینب، چه خون شد دل زینب؛ تمام شهدای کربلا با شما هم نوا خواهند شد، شهدای کربلا هنوز هم برای زینب گریه می کنند، بگویید که ما از شلمچه ای می آییم که شهدای زیادی

 داده ولی خواهر هیچ کدام را به اسارت نبردند، دختر بچه های هیچ شهیدی را تازیانه نزدند، ما شرمنده شما هستیم ای حسین، خدایا هرچه سریع تر این شلمچه را شاهد حضور مهدی (عج) قرار بده...
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۰ ، ۱۶:۲۹
محمد جواد ...
شنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۰، ۱۰:۳۵ ق.ظ

انتظار مهربونترین فرد عالم

هر کسی حق رال به خودش می دهد

خدایا خودت حق را به ما بشنا سان

مصاحبه زیر را بخوانید

 

کارگردان «ظهور بسیار نزدیک است»: حتی اگر احمدی نژاد "شعیب بن صالح" نباشد فاجعه ای رخ نمی دهد/ در آستانه ظهور هستیم

در آستانه ظهور قرار داریم و جامعه باید از آن مطلع شود...در مورد مقام معظم رهبری که عنوان سید خراسانی عصر ظهور به ایشان اطلاق شده است، عملکرد ایشان برای ما ملاک بود. مقام معظم رهبری بارها در مقابل عنوان سید خراسانی که به ایشان نسبت داده شده است، سکوت کرده اند؛ به علاوه آن بارها از دفتر ایشان استفتاء کرده اند که آقا(رهبری) شما سید خراسانی عصر ظهور هستید یا نه؟ که باز چیزی جز سکوت دیده نشده است. که البته نمی توانند به صورت علنی و مانند ما بگویند که سیدخراسانی هستند، چون قطعا با اعلام چنین چیزی از سوی ایشان، تخریب ها و تهمت هایی را ممکن است به ایشان بزنند؛ خلاصه کلام این که همین سکوت ایشان، برای ما کافی است
 
کارگردان مستند «ظهور بسیار نزدیک است» در گفت و گو با خبرآنلاین تلاش کرد به به شبهاتی که در باره این کار مطرح شده پاسخ دهد.

مستند «ظهور بسیار نزدیک است» اواخر سال گذشته در سطح بسیار وسیع، در شهرهای مختلف کشورو به صورت رایگان توزیع شد و در آن پس از آن که عنوان شده در حال حاضر دوره آخرالزمان است، چهره های معاصری به عنوان افرادی که در روایات از آنها یاد شده نام برده می شود و از قول افرادی به تشریح این موضوع می پردازد.

نفس زکیه با مرحوم آیت الله مجمدباقر حکیم که در نجف اشرف به شهادت رسید، شعیب ابن صالح با محمود احمدی نژاد، سید یمانی با سید حسن نصرالله، سفیانی با  ملک عبدالله پادشاه اردن و... تطبیق داده شده است؛ اما این مستند، مخالفت برخی از بزرگان حوزه علمیه قم  ونجف همچون آیت الله مکارم شیرازی وآیت الله صافی گلپایگانی را در پی داشت و نیز مرکز تخصصی مهدویت که نهاد مهم حوزه علمیه قم در باب مسائل مهدویت شناخته می شود، نسبت به این مستند واکنش نشان داد و آن را مردود دانست.

در همین رابطه «خبر آنلاین» به سراغ علی اصغر سیجانی، که علاوه بر سمت مجری گری، کارگردانی فیلم «ظهور بسیار نزدیک است»رابرعهده داشته ، رفت تا با او درباره مخالفت هایی که با کار وی شده است، گفت وگو کند...

کارگردان مستند «ظهور بسیار نزدیک است» گفت: عده ای از خواص در مقابل حقیقت بزرگ که همان در آستانه ظهور قرار داشتن است، ایستاده اند.

علی اصغر سیجانی در همین رابطه می افزاید: در روایات نیز آمده است، زمانی که حضرت امام عصر(عج) ظهور می کنند، عده ای از خواص و علماء، البته نه همه شان، مقابل امام زمان(عج) قرار می گیرند؛ که این مهم را باید مد نظر داشته باشیم.

وی در این گفت وگو با اشاره به حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال88، نیز گفت: مقام معظم رهبری گفته اند در فتنه 88، عموم مردم بدون خواص پیروز و موفق شدند، در حالی که عده ای از خواص یا مردود شدند یا نمره بسیار ضعیف گرفتند؛ معتقدیم الان هم که این گونه است چرا که می بینیم در مقابل حقیقت نزدیک شدن به ظهور عده ای از خواص می ایستند.

کارگردان مستند «ظهور بسیار نزدیک است» با بیان این که ما اخباری داریم که افرادی نزد آیت الله مکارم شیرازی رفته اند و خبرهای جعلی و دروغ در مورد این مستند برای ایشان بیان کرده اند، گفت: این مرجع تقلید در چنین فضایی تحت تأثیر قرار گرفته اند و ما درخواست کرده ایم که به محضر ایشان برویم و حقیقت ماجرا را برای ایشان بازگو کنیم.

درصد بیشتر انتقادات به مستند «ظهور بسیار نزدیک است» به تطبیق هایی است که در آن صورت گرفته است و حتی آیت الله مکارم شیرازی نیز در این باره گفته است که اگر تطبیقی انجام دهید که این تطبیق درست نباشد به اعتقادات مردم آسیب خواهد زد؛ اما علی اصغر سیجانی در مقام کارگردان مستند «ظهور بسیار نزدیک است»، در این مورد می گوید: ما هیچ دلیل روایی و عقلی نداریم که نباید تطبیق صورت بگیرد؛ تطبیق احتمالی اگر صحیح هم نباشد هیچ فاجعه ای رخ نمی دهد؛ برای مثال مخالفان ما مطرح می کنند که شخصیت شعیب ابن صالح چندین بار مطرح شده است؛ مثلا چندین سال پیش یک بار آقای هاشمی رفسنجانی را به شعیب ابن صالح تطبیق داده اند و گفته اند ایشان شعیب ابن صالح است، یک بار سردار صفوی و یک بار سردار شمخانی؛ تا کنون که مشخص شده، این تطبیق ها اشتباه است هیچ مشکلی رخ نداده که حالا بخواهد تطبیق ما مبنی بر شعیب ابن صالح بودن جناب آقای احمدی نژاد اگر صحیح هم نباشد فاجعه ای رخ دهد.

علی اصغر سیجانی با بیان این که احساس مسئولیتی که ما در قبال این مسئله داشتیم باعث شد که مستند «ظهور بسیار نزدیک است» را بسازیم، بیان داشت: اعتقاد داریم که بنا به فرمایش بزرگان و تحقق نشانه های ظهور در برهه حساس تاریخی هستیم؛ یعنی در آستانه ظهور قرار داریم و جامعه باید از آن مطلع شود.

 مشروح این گفت و گو را بخوانید:

*****

فعالیت های خود را برای ساخت مجموعه مستند «ظهور بسیار نزدیک است» از چه زمانی شروع کردید؟ علاوه بر این حواشی پیرامون این سی دی مطرح می شود به ویژه انتقاداتی که از سوی محافل حوزوی همچون مرکز تخصصی مهدویت یا آیت الله مکارم شیرازی نسبت به این مستند شده است، اگر پاسخی دارید بفرمایید؟

حدود یک سال و نیم است که مباحث فکری این مستند در سایت های مرتبط با این مستند که آدرس آن در آخر این فیلم نیز آمده، شروع شده است؛ و هر یک از این مباحث از جمله سید خراسانی و سفیانی و شعیب ابن صالح نیز مقالات بیش از 100 صفحه ای دارد و با حضور فعالان عرصه مهدویت و مشتاقان عرصه مهدویت این مباحث و شبهات پیرامون آن شبانه روزی در طول این یک سال و نیم گذشته مطرح و به آن ها پاسخ داده شده است. ولی فیلم نامه را حدود دو الی سه ماه از اواخر تابستان89 نوشتیم و کار اجرایی فیلم هم دو ماه یعنی آذر و دی به طول انجامید.

محتوای فیلم و پایه و اساس آن، بر اساس روایاتی است که اکثرا در کتاب های معتبر مهدوی ما هست، یعنی 60 الی 70 درصد این روایات قوی‌السند هستند و نزدیک به 30درصد نیز روایات ضعیف‌السند داریم؛ البته ضعیف‌السند نه این که مردود باشند ولی اعتقاد به آن ها کمتر است اما کسی نمی تواند آن‌ها را رد کند؛ و همچنین کتاب عصر ظهور نوشته علامه کورانی که از برجسته ترین اندیشمندان مباحث مهدوی است، یکی از منابع اصلی ما در ساخت این مستند بوده است؛ ایشان روایات را از لحاظ اعتبار، سند، درستی و نادرستی و همچنین چینش بر اساس مباحث آخرالزمانی به شکل بی نظیری تحلیل و بررسی کرده است؛ اتفاقا چند وقت پیش ما یک مصاحبه ای با ایشان داشتیم که باز در آن جا روی توضیحات خود در این کتاب تأکید کردند.

 مرکز مهدویت که به نوعی انتقاداتی را نسبت به ما و مجموعه ما وارد کرده اند یکی از اشکالات شان این بوده که روایات ما ضعیف السند بوده و همچنین گفته اند اصل مصداق شناسی اشکال دارد. ببینید! بالاخره ما این همه روایتی که داریم برای چیست؟ در مورد شخصیت سفیانی، شخصیت شعیب ابن صالح، سید خراسانی؛ صدها روایت داریم، آیا این ها بدون حکمت است؟؛ جزئی ترین صفات سفیانی توسط معصومین(ع) بیان شده است، از جمله رنگ چشم، رنگ صورت و ... همچنین در مورد شخصیت های دیگر آخرالزمان نیز روایاتی آمده است. این روایات، برای آن است که انسانهای آخرالزمان و مسلمانان عصر ظهور این شخصیت ها را بشناسند و در مقابلش موضع درست بگیرند.

انتقادهایی به سی دی شما شده است...

برخی از انتقادهایی که وارد شده به جا بوده است، اما برخی دیگر از آن ها از تهمت گرفته و دروغ و این که گفته می شود دست خارجی‌ها در ساخت این مستند در کار است و یا کار منافقین، صهیونیست ها، فراماسونرها و ... است؛ هرکسی که ما را می شناسد و به ویژه آن هایی که به منزل ما رفت و آمده دارند و ما را به عنوان کارگردان این فیلم می شناسند، به این سخنان می خندند؛ بدانیم گروه مبشران ظهور که متولی اصلی این مستند است یک گروه مردمی است که از همه طیف ها و اقشار مختلف مردم از جمله طلبه، بسیجی، سپاهی و ... در آن عضویت دارند. به هیچ جایی وابسته نیستیم و این که تهمت می زنند که بودجه مستند «ظهور بسیار نزدیک است» از پول های کلان از فلان جریان شناخته شده تأمین شده، دروغ و تهمت است؛ این که می گویند این پول ها از فلان گروه و فلان فرد گرفته شده است و تهمت می زنند، برای مان مهم نیست، آقا(رهبری) فرمودند که مسائل را اصلی و فرعی کنید و ما دقت کردیم که در این راه به مسائل فرعی نپردازیم. 

چند نفر روی پروژه ساخت«مستند ظهور بسیار نزدیک است» کار کردند؟

بخش فکری اش را نمی شود گفت دقیقا چند نفر بوده اند، چرا که در طی یک سال و نیم گذشته روی مباحث فکری این مستند با افراد بسیاری کار کردیم، که حدود چند صد نفری می شدند که البته این تعداد به صورت مستقیم برای فیلم کار نکردند اما در این موضوعات تحقیق انجام داده‌اند، اما به طور مستقیم شاید بیش از 10 نفر برای تولید فیلم نامه و فراهم کردن محتویات و همچنین اجرای این مستند داشته ایم. 

فارغ از برخی از اشکالات ظاهری به سی دی «ظهور بسیار نزدیک است»، و اینکه می گویند هزینه این فیلم از کجا آمده؟ و ...، برخی از اشکالات محتوایی دیگر نیز نسبت به این مستند مطرح است؛ از جمله این که عنوان می شود که در کتاب بیان الائمه که شما نیز در این مستند از آن نام برده اید آمده است که شعیب ابن صالح که شما او را احمدی نژاد معرفی کردید، فردی است که از شام(سوریه فعلی) قیام می کند نه از ایران و یا اشکالات محتوایی دیگر؛ برای این اشکالات محتوایی چه پاسخی دارید؟ و این که عنوان می شود در این مستند نباید تطبیق‌ها صورت می گرفت؛ آیا این انتقاد را می پذیرید؟

ببینید! ما محققی مثل علامه کورانی را داریم که در کتاب عصر ظهورش تطبیق را بارها انجام داده و هم در مصاحبه آخری که با ایشان داشتیم و در حال حاضر نیز در سایت ما وجود دارد، گفتند که تطبیق اشکال ندارد؛ به علاوه این که ما وقتی تطبیق های خود را در مستند ظهور بسیار نزدیک است خدمت ایشان گفتیم از جمله سید خراسانی بودن مقام معظم رهبری را، ایشان گفتند که خیلی امیدواریم اما قطعی نباید گفت؛ علاوه بر آن در مورد شعیب ابن صالح هم صحبت کردیم و گفتیم که نشانه ها به آقای احمدی نژاد می خورد که علامه کورانی باز هم با گفتن انشاالله، که این ها یعنی تطبیق های ارائه شده از سوی ما در مستند ظهور بسیار نزدیک است را به صورت ضمنی و تلویحی تأیید کردند؛ همچنین در مورد پادشاه عربستان پرسیدیم و گفتیم احتمال دارد این ملک عبدالله، همان عبدالله موعود روایت باشد، که ایشان گفت احتمالش خیلی زیاد است و ما امیدواریم و منتظر حوادث عربستان هستیم؛ ولی ما هیچ دلیل روایی و عقلی نداریم که نباید تطبیق صورت بگیرد؛ البته اگرتطبیق، قطعی باشد، اشتباه است ولی تطبیق احتمالی، هیچ مشکلی ندارد و بسیاری از بزرگان نیز آن را تأیید کرده اند. و حتی تطبیق احتمالی اگر صحیح هم نباشد هیچ فاجعه ای رخ نمی دهد؛ برای مثال مخالفان ما مطرح می کنند که شخصیت شعیب ابن صالح چندین بار مطرح شده است؛ مثلا یک بار آقای هاشمی رفسنجانی را به شعیب ابن صالح تطبیق داده اند و گفته اند ایشان شعیب ابن صالح است، یک بار سردار صفوی و یک بار سردار شمخانی؛ اولا این افرادی که مطرح کرده اند، دلیل محکمی برای آن نداشته اند، صرف یکی دو نشانه که آن ها را گفته اند و این تطبیق را انجام داده اند، حال آن که تطبیق علاوه بر داشتن نشانه ها، باید دلایل عقلانی هم داشته باشد و بعد هم این که، تا کنون که این تطبیق ها مشخص شده که اشتباه است هیچ مشکلی رخ نداده که حالا بخواهد تطبیق ما اگر صحیح هم نباشد فاجعه ای رخ دهد. علاوه بر تمام این‌ها برای مثال برای شعیب ابن صالح بودن سردار صفوی بنده ندیدم که یک مقاله علمی هم نوشته شده باشد اما برای اثبات شعیب ابن صالح بودن آقای احمدی نژاد بالای صد صفحه مقاله فقط در سایت ما نوشته شده است و محققین مختلفی در این زمینه مطلب دارند و علاوه بر آن، ما برای اولین بار، ایشان را به عنوان شعیب ابن صالح مطرح نکردیم بلکه بنده 4 الی 5 محقق می شناسم که آقای احمدی نژاد را به عنوان شعیب ابن صالح قبول دارند و از آن جمله آقای شادی فقیه در لبنان است که در کتاب «احمدی نژاد و انقلاب جهانی پیش رو»، مسئله شعیب ابن صالح بودن آقای احمدی نژاد را به عنوان اولین نفر مطرح کرده است.

  برخی انتقاد می کنند که تطبیق های صورت گرفته در مستند «ظهور بسیار نزدیک است»، با توجه به حجم کار و تبلیغاتی که روی آن صورت گرفته است، اگر درست نباشد، ممکن است به اعتقادات مردم لطمه وارد  کند.

ببینید! اول از همه، در این فیلم، ما این تطبیق ها را احتمالی مطرح کردیم و احتمال هم اشکالی ندارد؛ یعنی شما نشانه ها را بررسی کن و بعد احتمالات را بیاور و آن طرف قضیه هم عده ای معتقدند که اگر این تطبیق ها درست باشد و در آینده نزدیک، ظهور رخ ندهد، چه؟ آیا آسیب خواهد بود؛ باید ابعاد دیگر قضیه هم بررسی شود که اگر این مباحثی که محققین مطرح کردند درست باشد و اگر ما واقعا در آستانه ظهور باشیم و در اثر بدبینی و عدم باور و عدم آمادگی ما، وارد این برهه بسیار مهم شویم، آن موقع می دانیم چه آسیب بسیار مهمتری هست؟؛ مانند این است که شما وارد یک مصیبت بزرگتری شوید و آمادگی نداشته باشید؛ همانند فتنه های آخرالزمان که شدید است؛ یکی از حکمت هایی که ائمه معصومین(ع) در روایات مختلف نشانه های ظهور و نشانه های شخصیت های آخرالزمان را بیان کرده اند برای این است که مردم آخرالزمان برای زمانی که امر ظهور تحقق پیدا می کند آماده شوند و با تلفات کمتری این فتنه های آخر الزمان را پشت سر بگذارند و علاوه بر آن از خبر نزدیکی ظهور انرژی، آمادگی و نیرو بگیرند؛ ما اگر در آستانه ظهور باشیم و در آستانه فتنه های بزرگ و سختی های آستانه ظهور باشیم اما یک موج منفی مردم را غافل کند که این گونه نیست، و تأثیر بگذارد و ما با این حالت وارد شویم، آسیب های بیشتری را متحمل خواهیم شد و این چیزی است که مخالفان، آن را در نظر نمی گیرند.

 با مخالفت هایی که از طرف حوزه علمیه و به ویژه شخص آیت الله مکارم شیرازی با این مستند شده است، چه کار می خواهید بکنید؟

ما اخباری داریم که افرادی نزد آیت الله مکارم رفته اند و خبرهای جعلی و دروغ در مورد مستند ظهور بسیار نزدیک است برای ایشان بیان کرده اند من‌جمله این که گفته اند، ده ها میلیون نسخه از این سی دی به صورت تکثیر و به صورت رایگان توزیع شده و همچنین هزینه چند میلیاردی از طرف یک گروه سیاسی به ما داده شده است. دروغ به این بزرگی را که تهمتی آشکار به دست اندرکاران فیلم که با صداقت و خلوص وارد این عرصه شده اند وارد نموده اند، که ما شکایت به مراجع قانونی را حق محفوظ خود می دانیم؛ آیت الله مکارم در چنین فضایی تحت تأثیر قرار گرفته اند و ما در خواست کرده ایم که به محضر ایشان برویم و حقیقت ماجرا را برای ایشان بازگو کنیم.

 ما یک بچه حزب اللهی هستیم و خود بنده طبق علاقه ای که به این موضوع داشتم از 12سال پیش وارد این عرصه شدم؛ ما بشارت بزرگان را داریم؛ شما اگر صحبت های مقام معظم رهبری را در نظر بگیرید، بشارت های آقای احمدی نژاد را به عنوان برگزیده و منتخب مردم مورد توجه قرار دهید که ایشان در هر سخنرانی بشارت ظهور را می دهند؛ پس ایشان هم نعوذبالله آلت دست دشمنان است و به فرموده بعضی ها پول کلان می گیرد و ...؟!!؛ این اشتباه است که آن چیزی  که خودمان قبول نداریم منتسب به گروه های معجول سیاسی و بیگانگان و خارجی ها کنیم؛ البته یک سری انتقادها به کار ما هم وارد است؛ ما که نگفتیم کار ما بی ایراد است؛ نقد وارد است، اشکال هم هست؛ اما همانطورکه آقا(رهبری) فرمودند نقد منصفانه؛ نه این که هتاکی و توهین مانند این که عنوان شود که این ها یک عده جوان هستند که سواد خواندن حدیث هم ندارند که خوب این توهین است؛ در حالی که ما در گروه مبشران ظهور به عنوان تهیه کنندگان این فیلم، از وجود تحصیل کردگان حوزه و دانشگاه بهره می بریم. آیا درست است که بگوییم این ها منافق اند، صهیونیستی هستند، یا فراماسونر هستند و دست خارجی ها در کار است و یا این شایعه کنند که این ها را گرفته اند و در زندان هستند؟؛ این ها توهین، تخریب و تهمت است.

با توجه به سخنانی که بر اساس مستند «ظهور بسیار نزدیک است» نسبت به عوامل آن بیان می شود و شما آن ها را تخریب و توهین تلقی می کنید، برای روشن شدن قضایا، بفرمایید هزینه ساخت مستند ظهور نزدیک است، از کجا تهیه شده است؟

گروه مبشران ظهور بیش از هزار نفر عضو رسمی دارد؛ چیزی حدود 7 الی 8 میلیون تومان هزینه تولید مستند ظهور نزدیک است شده است که درخواست کمک در سایت خودمان داشتیم که از میان اعضا، از 5هزار تومان، 50هزار تومان، 500هزار تومان کمک داشتیم؛ حتی یکی از خانم هایی که عضو گروه ما بود، طلاهای خود را فروخته و کمک به این کار کرده است. خودمان به تنهایی در مؤسسه فرهنگی مبشران ظهور این کار را انجام داده ایم و اگر شما هم این مستند را دیده باشید متوجه می شوید که این فیلم، فیلمی حرفه ای هم نیست و مشخص است که گروهی آن را ساخته که آماتور هستند. اولین فیلم مان بود که آن را ساخته ایم و هزینه اش هم برای ما کم نبوده است؛ در مورد کار توزیع هم خود ما بیش از 80 الی 90هزار عدد سی دی توزیع داشتیم که بخشی از این را به صورت صلواتی دادیم چون بانی داشتیم و یک بخشی هم پولش را گرفتیم. البته جدای از این ها نسخه های دیگری هم توسط خود مردم و به صورت خودجوش توزیع شده است؛ برای مثال طلبه بزرگواری در تهران با هزینه شخصی خودش 6هزار نسخه از این مستند را تکثیر و به صورت صلواتی در اختیار مردم قرار داده است؛ یا بسیاری از طلبه هایی که بنده خودم آن ها را می بینم می گویند که ما تعدادی از این مستند ها را تکثیر کردیم؛ حتی افراد متعددی تماس می گیرند که ما می خواهیم تعدادی از این سی دی ها را کپی کنیم، اشکالی ندارد؟ می گوییم خیر؛ خود ما از این کار استقبال می کنیم و ....؛

به نظر شما صرف تکذیب کردن اتهاماتی که به شما مطرح می شود، کافی است؟ برنامه ای ندارید تا با نهادهای حوزوی که با مطالب مطرح شده در مستند «ظهور بسیار نزدیک است» به صورت علنی مخالفت کرده اند از جمله مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم و همچنین مراجع عظام تقلید دیداری داشته باشید و این توضیحات را به آن ها بگویید؟

اتفاقا در صدد انجام این کار هستیم؛ چرا که برخی از دوستان همین پیشنهاد را مطرح کرده اند که گروه ما با مراجع عظام تقلید و به ویژه آیت الله مکارم شیرازی دیداری داشته باشیم و به صورت رو در رو همین مسائل را خدمت ایشان مطرح کنیم و انشاالله در آینده نزدیک این اتفاق رخ خواهد داد. البته برخی از دوستان دیگر ما نیز پیشنهاد جلسات مناظره را با منتقدان این مستند داشته اند.

آیا در جلسه نقد مستند «ظهور بسیار نزدیک است» که چندی پیش توسط مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم و در  مدرسه فیضیه برگزار شده بود، حضور داشتید؟

ما به اتفاق دوستان مان حتی در جلسه نقد مستندی که خودمان ساخته بودیم، حضور پیدا کردیم و حتی خود من پیشنهاد دادم که بنده همین جا بیایم و جواب این نقدها را بدهم که مسئولان مرکز تخصصی مهدویت قبول نکردند و گفتند این جا نمی شود. اما انشاالله در آینده مشابه این جلسات هست که ممکن است پرسش و پاسخ باشد یا حالت مناظره داشته باشد که در آن ها حضور فعالی خواهیم داشت؛ در آینده نیز یک جلسه ای با اعضای مرکز تخصصی مهدویت خواهیم داشت. البته باید بگویم این طور نیست که همه با مستند ظهور نزدیک است مخالفت کرده باشند؛ عده ای مخالفت کرده اند و عده ای هم حمایت و حتی استقبال هم کرده اند؛ مثلا حاج آقا قائم مقامی که از متخصصین مباحث مهدویت هستند و بارها در برنامه های تلویزیونی هم حضور پیدا کرده اند، از این کار ما استقبال کرده اند؛ حتی تماس گرفتند و تشکر کردند و وقتی ما به دیدار ایشان رفتیم خیلی زیاد از ما و کار ما استقبال کردند؛ یا حاج آقای شجاعی که از اساتید حوزه هستند از مجموعه مستند بسیار حمایت کرده اند؛ یا مثلا حاج آقای پناهیان صحبت کردند و با وجود جو تخریبی که نسبت به این فیلم وجود داشت،  به صورت تلویحی کار ما حمایت کرده اند و بیان کرده اند که روایاتی که اسناد ضعیف السند ما هستند را نباید رد کنیم و باز گفتند که مصداق شناسی احتمالی هم مجاز و درست است.

هدف شما از ساختن مستند «ظهور بسیار نزدیک است» چه بود؟

احساس مسئولیتی که ما در قبال این مسئله داشتیم باعث شد که این فیلم را بسازیم؛ به علاوه آن که آیه صریح قرآن کریم است که می فرماید «نصر من الله و فتح قریب و بشر المؤمنین» به این معنی که یاری و نصرت خداوند نزدیک است و این را بشارت دهید به مؤمنین. ما اعتقاد داریم که بنا به فرمایش بزرگان و تحقق نشانه های ظهور در برهه حساس تاریخی هستیم؛ یعنی در آستانه ظهور قرار داریم و جامعه باید از آن مطلع شود. اما متأسفانه خیل عظیمی از مردم ما درگیر مباحث غیر مهم، مباحث مادی و مسائل غیرضروری هستند و از این واقعه بسیار مهم که همان نزدیکی ظهور باشد غافل شده اند.

 شما می گویید می خواهیم مردم را آگاه کنیم که ظهور نزدیک است؛ از سوی دیگر افرادی نیز هستند، که با وجود آن که اعتقاد دارند در حال حاضر در دوره آخرالزمان قرار داریم، جزو منتقدان شما هستند، و به خاطر همین تطبیق ها عنوان می کنند که انگیزه های سیاسی سازندگان این مستند به انگیزه های معنوی شان می چربد. خود شما به عنوان کارگردان این مستند بگویید، آیا انگیزه های سیاسی نهفته ای در ساخت مستند ظهور نزدیک است داشتید؟

به نظر ما امام زمان(عج) که در یک فضای خلاء، ظهور نمی کنند، بلکه در همین فضایی مانند همین فضای فعلی، در همین عرصه های سیاسی، با همین شخصیت ها و با همین آدم ها، ظهور می کنند؛ بالاخره آدم هایی که مقابل این شخصیت های تطبیق داده شده در این مستند، موضع گرفتند باید تکلیف شان را مشخص کنند. مثلا ممکن است وقتی امام زمان(عج) آمدند و این فردی که بینش سیاسی اش مخالف شماست از امام زمان(ج) حمایت کرد، چرا که افراد در زمان ظهور امام زمان(عج) یا با ایشان موافق هستند یا مخالفت می کنند؛ به این ترتیب می توان گفت که ناخواسته مسائل مهدوی با مسائل سیاسی گره خورده و در هم تنیده هستند، چون سیاست ما عین دیانت ماست؛ ولی اگر کاری را تنها با انگیزه سیاسی انجام دهیم می شود سیاسی کاری و سیاست بازی و این کاری غیر خدایی است که ارزشی هم ندارد و قطعا این گونه کارها نیز به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. سیاستی که مدنظر ماست، همان سیاستی است که حضرت امام خمینی(ره) به ما آموخت و البته این سیاست همان سیاستی است که آقا(رهبری) برای ما روشن کردند. یعنی محور اصلی ما ولایت فقیه است و هرکس با این محور است با ماست و هرکسی که با این محور نیست، به نظر ما راه درستی را نمی رود.

 بخشی از انتقادهایی که از مستند ظهور نزدیک است، می شود این است که در این مستند برای ظهور امام زمان(عج) وقت تعیین شده، حال آن که طبق روایات متعدد توقیت حرام است است؛ در این باره چه می گویید؟

ما مقالات متعددی در این باره داریم و آن چیزی که مد نظر این روایات است، تعیین تاریخ دقیق ظهور است. به نظر ما هر چه به زمان ظهور نزدیک شویم خود به خود این مسائل روشن می شود و این مانند این است که بعد از اذان صبح هر لحظه که به طلوع خورشید نزدیک تر می شویم، هوا روشن تر می شود. به نظر ما زمان فعلی که در آن قرار داریم، چنین فاصله زمانی تا موقع ظهور امام زمان(عج) است. یعنی اعتقاد داریم که با رخ دادن نشانه های ظهور، در یک محدوده زمانی تا ظهور هستیم. ائمه اطهار(ع) می فرمایند که اولین علامت حتمیه ظهور را که دیدید، عاشورای بعدی ظهور است؛ و این یعنی قبل از ظهور با اولین علامت حتمیه، ظهور مشخص شده است و همچنین با رخ دادن برخی نشانه ها یک محدوده زمانی به وجود می آید. مثلا انقلابات مردم مشرق زمین که برخی معتقدند، از زمان آغاز آن تا ظهور امام عصر(عج) فاصله زمانی کمی وجود خواهد داشت. البته ما تعیین تاریخ ظهور را مردود می دانیم و در هیچ کجای فیلم تعیین تاریخ ظهور صورت نگرفته است.

 با توجه به این که شما فرمودید هدف ما مطلع کردن مردم از این که در زمان ظهور قرار داریم، است، و از سوی دیگر فرمودید طبق روایات اعتقاد داریم که با یک نشانه حتمیه، ظهور امام عصر(عج) بسیار نزدیک است؛ می خواستم از جنابعالی بپرسم که آن یک نشانه چه بود که یک سال و نیم گذشته این باور را در شما به وجود آورد که ظهور نزدیک است و انگیزه ای شد برای این که مستند «ظهور بسیار نزدیک است» را بسازید؟ با توجه به این که یک سال و نیم گذشته، هنوز انقلابات مردم مشرق زمین شروع نشده بود.

ما یک سال و نیم پیش ابتدا به صورت راه اندازی یک وبلاگ فعالیت خود را شروع کردیم و بعد که هم که این وبلاگ تبدیل به سایت شد به صورت ویژه تری در موضوع مهدویت کار کردیم. در همان زمان ها یک سری کلیپ هایی کوتاه که در مورد ظهور و توسط برخی از دوستان ما درست شده بود را دیدیم، و همین شد که دیدیم هیچ راهی بهتر از این راه که در عین بهترین، کم هزینه ترین و از تأثیرگذارترین شیوه هاست وجود ندارد تا بتوانیم مردم را نسبت به مسئله ظهور، آگاه کنیم.

جزئیات بیشتری در مورد این کلیپ را شرح دهید؟

کلیپی به نام شمع سوخته بود که توسط یکی از دوستان مان ساخته شده بود.

در این کلیپ، چه نشانه هایی از ظهور آمده بود؟

همین انقلابات مردم مشرق زمین

 انقلابات مردم مشرق زمین که یک سال و نیم پیش صورت نگرفته بود

در سی دی خودمان می گویم.

سؤالم را دوباره تکرار می کنم، شما یک سال و نیم پیش چه نشانه هایی از ظهور امام زمان(عج) را دیدید که متوجه نزدیکی ظهور شدید و خواستید با ساختن مستند «ظهور بسیار نزدیک است»، مردم را مطلع کنید؟

بنده با علاقه ای که به مباحث مهدوی داشتم و دارم، از سال 78 یعنی حدود 12سال پیش، روی این موضوعات و مباحث مهدوی کار کردم. همان زمان نشریه ای با نام رایحه ظهور داشتم؛ بنابراین می توان گفت که پیش زمینه ای برای ساخت مستند ظهور بسیار نزدیک است داشتم.

پس نشانه ای از ظهور که یک سال و نیم پیش باعث شد شما به ساخت مستند ظهور نزدیک است اقدام کنید، را ندارید بیان کنید؟

همانطور که گفتم ما از سال 78 پیش زمینه فعالیت در این عرصه را داشتیم تا این که سال 87 و در نیمه شعبان آن سال، حضرت آقا(رهبری) در سخنرانی گفتند که امروز دنیا حقیقتا پر از ظلم و جور شده و جهان تشنه عدالت و نسیم مهدوی است که فردای آن روز نیز روزنامه ها این را پوشش دادند و گفتند که این فرمایشات آقا(رهبری) رنگ و بوی نوید نزدیکی ظهور می دهد. علاوه بر آن یک یا دوماه دیگر در ماه رمضان همان سال بود که بازهم آقا(رهبری) بشارت ظهور دادند، چرا که فرمودند نسل کنونی فلسطین آزادی قدس را خواهد دید که طبق روایات، آزادی فلسطین و قدس در زمانی ظهور رخ خواهد داد؛ بنابراین این فرمایش نیز یکی دیگر از بشارت های ظهور بود؛ بنابراین دو بشارت بزرگ در فاصله کوتاه توسط مقام معظم رهبری انگیزه قدرتمند برای حضور پررنگ ما در عرصه مهدویت و بشارت ظهور شد.

این بشارت ها را امام خمینی(ره) هم داده بودند؛ بفرمایید آن یک نشانه ظهور که شما را به سوی ساخت مستند ظهور نزدیک است، کشاند چه بود؟

ما فعالیت های متفاوتی در مباحث مهدویت داشتیم، حتی قبل از این که تصمیم به ساخت مستند ظهور نزدیک است بگیریم. قدم اول، بشارت های بزرگان و در رأس آن ها آقا(رهبری) بود؛ همچنین بشارت های مراجع و آقای احمدی نژاد؛ بشارت های ظهور این ها بود که باعث شد، فعالیت های خود را تشدید کنیم و اقدام به ساخت مستند ظهور بسیار نزدیک است بگیریم. در همین راستا بود که 6ماه پس از راه اندازی وبلاگ، گروه مبشران ظهور را ایجاد کردیم؛ البته به غیر از کار وبلاگ نویسی، نشریه ای با نام بشارت ظهور هم داشتیم که 4صفحه روزنامه ای بود و آن را در نمازجمعه های قم، تهران و اصفهان توزیع کردیم. اما در کل انگیزه ما برای ساخت مستند ظهور نزدیک است، از سخنان بزرگان، رهبری و آقای احمدی نژاد بود؛ البته همانطور که گفتم قبلا ما انگیزه داشتیم، اما بعد از بشارت های این ها این انگیزه ها تقویت شد.

چرا وقتی مستند ظهور نزدیک است را ساختید، پیش مراجع تقلید موجود در قم نرفتید، تا آن ها به عنوان متخصصان امور دینی اگر اشکالی درباره آن دیدند به شما بگویند و شما نیز آن ها را رفع کنید، تا این که کار به این انتقادات نکشد که از جمله مهمترین آن ها موضع گیری آیت الله مکارم شیرازی در روز اول فروردین و در مسجد جمکران بود؟

این عرصه یک عرصه چالشی است و هزینه کردن از بزرگان باید با دقت صورت گیرد، در جایی که آیت الله بهجت و ناصری هم تخریب می شوند . اولا این که ما جدای از روحانیت نبودیم،  چرا که کتاب عصر ظهور علامه کورانی هم پایه و اساس «مستند ظهور بسیار نزدیک است» می باشد؛ که خوب ایشان، از متخصصین برجسته مباحث مهدوی و روحانی بزرگواری هستند که اصلا از لبنان تنها به عشق انقلاب اسلامی، به ایران آمدند و در قم سکونت گزیده اند. مبحث دوم در مورد انتقاداتی است که به ما شده و عمده آن ها  نیز روی بحث مصداق شناسی صورت گرفته است که در این مورد باید گفت ما برای بررسی این موضوع که تطبیق هایی که صورت گرفته است حرمت دارد یا نه در محضر علامه کورانی حاضر شدیم و بحث هایی را انجام دادیم. برای مثال در مورد مقام معظم رهبری که عنوان سید خراسانی عصر ظهور به ایشان اطلاق شده است، عملکرد ایشان برای ما ملاک بود. مقام معظم رهبری بارها در مقابل عنوان سید خراسانی که به ایشان نسبت داده شده است، سکوت کرده اند؛ به علاوه آن بارها از دفتر ایشان استفتاء کرده اند که آقا(رهبری) شما سید خراسانی عصر ظهور هستید یا نه؟ که باز چیزی جز سکوت دیده نشده است. که البته نمی توانند به صورت علنی و مانند ما بگویند که سیدخراسانی هستند، چون قطعا با اعلام چنین چیزی از سوی ایشان، تخریب ها و تهمت هایی را ممکن است به ایشان بزنند؛ خلاصه کلام این که همین سکوت ایشان، برای ما کافی است. لازم است این را هم بگویم که علمای ما نیز نمی توانند به صورت مستقیم وارد چنین موضوعاتی شوند چون تخریب ها به سراغ ایشان نیز خواهد رفت؛ برای مثال یک بشارت بزرگی از آیت الله بهجت(ره) وجود دارد که گفته بودند حتی پیرمردها هم ظهور را خواهند دید، اما می بینیم که به ایشان نیز توهین شد، چرا که دو سال پیش یکی از افراد برجسته در یکی از سخنرانی هایش گفت که هر کسی بگوید ظهور نزدیک است دروغ گو است حتی اگر از بزرگان باشد. یا جالب است بدانید دوهفته پیش نیز یکی دیگر از همین افراد شناخته شده گفت که هر کسی که گفته است که  پیرمردها نیز ظهور را خواهند دید توقیت کرده است و طبق روایات هرکس توقیت کند کذاب است. یعنی به طور غیر مستقیم به مرحوم آیت الله بهجت توهین کردند. می بینیم که آسیب هایی هست و مراجع تقلید هم نمی توانند مستقیما وارد این موضوع شوند.

 اکثر مردم مسلمان ایران، شاید آن طور که باید، آقای کورانی را نشناسند تا حرف ایشان را سندی برای مقبولیت کامل مستند «ظهور بسیار نزدیک است» بدانند. سؤال من این است که چرا همانطور که از ایشان برای ساخت این مستند مشورت گرفتید، از مراجع دیگری چون آیت الله مکارم شیرازی، آیت الله سبحانی، آیت الله جوادی آملی، و ... مشورت نگرفتید؟

کار بررسی نشانه های ظهور، کار اجتهادی نیست، که فرد ملزم باشد در این موضوع از مرجع تقلید خود پیروی کند. کار بررسی نشانه های ظهور یک کار تحقیقی است که هر محققی می تواند مطالبی را پیرامون نشانه های ظهور استخراج کند. برای مثال شخصیتی چون علامه کورانی تمام عمر علمی خود را صرف همین بررسی نشانه های ظهور امام زمان(عج) کرده است، در حالی که مراجع بزرگوار تقلید و شناخته شده ما، همزمان 50علم را ممکن است فرا بگیرند اما کمتر کسی مانند علامه کورانی وجود دارد که تمام عمر علمی خود را صرف این موضوع تخصصی کرده باشد و قطعا ایشان بهتر می توانند در این زمینه اظهار نظر کنند. اما متأسفانه می بینیم که برخی از مراجع تقلید ما می گویند که دست خارجی ها در ساخت مستند «ظهور نزدیک است» بوده است.

 انتقاد دیگری که در مورد مستند ظهور بسیار نزدیک است مطرح می شود این است که چرا در این مستند از آیت الله بهجت که از دنیا رفته اند مطالبی عنوان شده است و آن گونه که روی سخنان ایشان مانور داده شده، روی مراجع تقلید در قید حیات و زنده مانور داده نشده است. در این باره چه می گویید؟

ما از آیت الله مکارم، آیت الله نوری همدانی، آیت الله جوادی آملی، آیت الله خزعلی و ... نیز سخنانی را در همین مستند ظهور بسیار نزدیک است، بیان کردیم، ایشان چندین بار بشارت ظهور امام زمان(عج) را داده اند. به علاوه آن که دفتر آیت الله بهجت(ره) نیز مطالب عنوان شده در مستند ظهور نزدیک است را تکذیب نکردند و حتی به صورت تلویحی و به نحوی دیگر آن را تأیید کردند. وقتی ما از روایات 1400سال پیش استفاده می کنیم، چرا نباید از سخن آیت الله بهجت که دوسال پیش رحلت کرده اند استفاده شود؟

سخن پایانی خود را به هر صورتی که مایلید بیان کنید؟

اعتقاد دارم همانگونه که در سال 84، در مقابل یک حقیقت بزرگ، یک عده ای از بزرگان موضع گرفتند؛ آن هم موضع نادرست در مقابل یک نهضتی که می خواست در سال 84 آغاز شود و معلوم هم شد که موضع شان اشتباه بوده است و در مقابل آن ها اکثریت مردم به همراه برخی از خواص، موضع درست گرفتند، در حال حاضر نیز، عده ای از خواص در مقابل حقیقت بزرگ که همان در آستانه  ظهور قرار داشتن است، و این حقیقت روز به روز نیز آشکارتر و ملموس تر می شود، ایستاده اند. در روایات نیز آمده است که زمانی که حضرت امام عصر(عج) ظهور می کنند، عده ای از خواص، عده ای از علماءی، البته نه همه شان، مقابل امام زمان(عج) قرار می گیرند؛ این مهم را باید مد نظر داشته باشیم. همچنین این را هم باید مدنظر داشته باشیم که مقام معظم رهبری گفته اند که در فتنه 88، عموم مردم بدون خواص پیروز و موفق شدند، در حالی که عده ای از خواص یا مردود شدند یا نمره بسیار ضعیف گرفتند؛ معتقدیم الان هم که این گونه است چرا که می بینیم عده ای از خواص در مقابل حقیقت نزدیک شدن به ظهور عده ای از خواص می ایستند. انشاالله روز به روز که به زمان ظهور امام زمان(عج) نزدیک می شویم، نشانه ها آشکارتر می شود و قطعا در این شرایط باید مواضع افراد آشکارتر شود و افراد و گروه های مختلف ناچارند که موضع شان را مشخص کنند. مسئله مهمتر از این فیلم مستند و مسائل و حواشی پیرامون آن این است که خود ظهور امام زمان(عج) در حال نزدیک شدن است و نشانه اش هم، همین تحولات خاورمیانه است که روایات  مربوط به زمان نزدیک شدن به ظهور، آن ها را پیش بینی کرده اند. انشاالله در آینده نزدیک شاهد ظهور امام زمان(عج) خواهیم بود.
 
 
خودتان قضاوت کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۰ ، ۱۰:۳۵
محمد جواد ...
پنجشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۰، ۱۰:۲۳ ق.ظ

واکنش احمدی نژاد به شعیب بن صالح خواندن او

واکنش احمدی نژاد به شعیب بن صالح خواندن او

 حجت الاسلام آقا تهرانی درباره نگاه رئیس جمهور به سی دی ظهور گفت: ایشان گفتند چرا این حرفها را می زنید و چه کسی گفته است من همان فرد (شعیب بن صالح) هستم.

حجت الاسلام مرتضی آقا تهرانی در گفت وگو با خبرآنلاین درباره انتشار سی دی موسوم به ظهور نزدیک است، با بیان اینکه اصل ظهور حضرت حجت(عج) قطعی است و ما به عنوان مسلمان باید آن را نزدیک ببینیم و خود را برای شرایط ظهور آماده کنیم، افزود: نشانه های ظهور، اصل دیگری است که برخی از آنها قطعی و برخی احتمالی است اما تعیین مصداق کردن، برای این شرایط غلط است.
 
عضو فراکسیون انقلاب اسلامی، خاطر نشان کرد: این گونه صحبت کردن درباره ظهور موجب می شود جوانان جامعه در اصل وجود حضرت حجت(عج) تردید کند. بنابراین باید در این گونه تحلیل ها احتیاط کرد.
 
وی درباره نگاه رئیس جمهور به این سی دی نیز، تصریح کرد: ایشان گفتند چرا این حرفها را می زنید و چه کسی گفته است من همان فرد (شعیب بن صالح) هستم.
 
آقا تهرانی با تاکید بر اینکه به نگاه رئیس جمهور و کسی که این برنامه را کارگردانی می کند، کاری ندارد، افزود: بحث من بالاتر از این است و معتقدم اگر وارد چنین معرکه ای می شویم باید از یقینیات سخن بگوییم و بیان کنیم که احتمالات، «احتمال» است تا اگر محقق نشد اصل موضوع مهدویت زیر سوال نرود و با اعتقاد مردم بازی نکنیم.
 
وی در پاسخ به اینکه گفت می شود این سی دی با حمایت یک چهره ای خاص در دولت توزیع شده نیز گفت: بنده هم اخباری در این زمینه شنیدم، ولی فکر نمی کنم این گونه باشد.
 
نقل از سایت رجا نیوز
 
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۰ ، ۱۰:۲۳
محمد جواد ...
چهارشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۰، ۰۳:۱۶ ق.ظ

مراقب باشیم

چند صباحی دیگر در این دنیا نیستیم

مراقب باشیم

کسی هست ما را می بیند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۰ ، ۰۳:۱۶
محمد جواد ...
سه شنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۰، ۰۱:۵۹ ق.ظ

نسخه قاچاق اخراجی های 3

نمی دانم چرا با یک فیلم این گونه برخورد کردند

لحظاتی پیش با خبر شدم فیلم اخراجی های ۳ بر روی اینترنت رفت

آن هم توسط یک فرد بی وجدان که در سینما از روی پرده فیلم برداری می کرد

کارگردان اخراجی های۳ مطلبی را در این باره نوشته

که در وبلاگ شخصی اش آورده.

متن این نوشته به شرح زیر است

 

وقتی روشنفکر نما ها قاچاقچی می شوند

 

امشب که  روشنفکر نما ها نسخه قاچاق  اخراجی ها را بر روی وب سایت ها گذاشتند  همان حس زمان تعطیل شدن نشریه شلمچه به دست  مهاجرانی را دارم.نشریه ای که مظلومانه و به حکم یک آقازاده پشت پرده و برای دلخوشی  عالیجناب.... تعطیل شد.آن هم به دست کسانی که شعارشان -تحمل مخالف- و- زنده باد مخالف من- بود!!!

در آن زمان بین آن همه مدعی روشنفکری و اصلاح طلبی فقط مرحوم بورقانی بود که به کار دولت اصلاحات در تعطیل کردن شلمچه اعتراض کرد.البته در آن زمان رفقای انقلابی ما هم فقط  این تعطیلی را نظاره گر بودند و سکوت پیشه کردند...

ماکیاولی می گوید: برای بقا در محیط سیاسی یا باید در اردوگاه شیران باشی یا روباهان اگر این وسط باشی خورده می شوی. و  چون شلمچه در اردوگاه چپ و راست نبود به راحتی خورده شد..

اما امروز همان مدعیان  روشنفکری وقتی دیدند اخراجی ها در هر قسمتی که ساخته می شود گفتمانی جدید برای  مردم به همراه می آورد  و قواعد سیاست بازی  حضرات را به هم می زند و به جای ایجاد تقابل بین مردم آنها را به هم دلی می خواند و چون نان این عقده ای ها در دعوای مردم و اخراجی بودن گروهی از آنهاست به تقابل جدی با سومین قسمت از اخراجی ها برخواستند.تمام توان رسانه ای خود را در این چند ماه به ایجاد فضای تحریم اخراجی ها ۳ مصروف کردند و در کمال ناباوری و حیرت وقتی دیدند که مردم از هر قشر و گروه و عقیده  و قومی در سالن های سینما به فریبکاری حاجی گرینف های امروزی و دغل کاری دباغ های مدرن می خندند و در لحضات  غمگین آن به مظلومیت جانبازانشان گریه می کنند تاب نیاورده و برای جلوگیری از یک تفاهم ملی  و ثبت رکوردی تاریخی در حوزه فرهنگ ناجوانمردانه دست به  قاچاق اخراجی هازدند و با فیلم برداری  از روی پرده سینما و مانند تروریست های القائده و طالبان با درج یک بیانیه در اول فیلم  آن را در اینتر نت قرار دادند...

اما آنچه که برای من مسجل است عمله های ناتوی فرهنگی گماشته اشراف فرهنگی  پشت صحنه هستند که تحمل ورود موفق نیروهای انقلاب به حوزه سینما را ندارند  و شرافت یک رقابت سالم جوانمردانه را نداشتند وگرنه به فکر قاچاق فیلم و به صورت رایگان در اختیار عموم قرار دادن آن نمی افتادند..آنها وقتی دیدند شعار تحریم شان رنگ باخته و ادامه استقبال در سالن های سینما به بی آبروئی شان می انجامد با ایجاد فضائی  دوقطبی سعی کردند پشت اعتقادات سیاسی مردم سنگر بگیرند و با بازی با عواطف مردم به اسم جنبش سبز و ...مانع از حضور مردم در سینما ها شوند. اما  دیدند مردم از طیف های مختلف وقتی وارد سینما می شوند حتی اگر با ذهنیت وارد سینما می شوند  در پایان  فیلم  -سبز و قرمز و آبی یک دل شده و دروغ پردازی آنها برملا می شود  به وحشت افتادند. با اعلام آمار  استقبال مردم باز هم  یک رقابت  دو قطبی خود ساخته را باختند .آنها  بیشتر از اینکه از افزایش  صفر های فروش اخراجی ها ناراحت باشند از واقعیت های تاریخی  دیگری وحشت دارند . از اینکه مجبور بودند هر سال در نقد ها و مطالب و سخنرانی هایشان  بگویند این فیلم خوب نیست و مردم آنها را به حساب نیاورده و راه خود را بروند.آنها چهره زشت خود را که پشت گریم روشنفکری پنهان کرده بودند در آینه اخراجی ها  و استقبال مردممی از آن می دیدند و برای فرار از  این حقیقت آینه را شکستند...

ما در زمان جنگ می گفتیم چه بکشیم و چه کشته شویم پیروزیم  و حالا هم مردم اخراجی ها را چه  در خانه ببینند و چه  بر پرده سینما پیروزیم.

اما یک سوال باقی می ماند. اگر قرار باشدبرای حرف زدن ما امنیت نباشد تضمینی برای امنیت حرف زدن دیگرانوجود خواهد داشت؟.من از اینکه شما اینقدر عصبانی هستید و حاضرید به خاطر نابود کردن مخالف خود اینقدر به زحمت بیافتید خوشحال نیستم.گرچه من از اول هم معتقد بودم که روشنفکران ما شنا گران قابلی هستند که اگر آب گیرشان بیاید دیکتاتور های خوبی می شوند.

نشریه شلمچه بسته شد. نشریه جبهه بسته شد.فیلم فقر و فحشا آنگونه شدو با اخراجی ها اینگونه رفتار کردند.....قطار تا حرکت نکند سنگش نمی زنند و من خوشحالم که پرو بالم را می شکنید اگر سنگم نمی زدید به کارم و زنده بودنم  شک می کردم.ما خانه بدوشان غم سیلاب نداریم..

لازمه انقلابی بودن تحمل سختی هاست.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۰ ، ۰۱:۵۹
محمد جواد ...

             

مرجع تقلید شیعیان(بهجت ) درباره امام زمان چه می گفت  قسمت هشتم  

خدا می داند در دفتر امام زمان جزو چه کسانی هستیم ؟

کسی که اعمال بندگان  در هفته دو روز به او عرضه می شود.

 همین قدر می دانیم ان طوری که باید باشیم ، نیستیم.


خدایا چه کنیم ؟!  کمکمان کن
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۰ ، ۱۵:۱۶
محمد جواد ...
سه شنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۰، ۰۸:۱۷ ب.ظ

پیمان خدا در نوروز

                                                                             روز پیمان
امام الصادق (علیه‌ السلام):


روز نوروز همان روزی است که خداوند از بندگان پیمان گرفت

که او را بندگی کنند و شریکی برای او قائل نشوند.


 

The nowrūz day is the day in when Allah made servants pacts to serve Him.
میزان الحکمه، ح 14609

و حالا ما همه چیز را فراموش کرده ایم
به امید ظهور
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۰ ، ۲۰:۱۷
محمد جواد ...